منوچهر متکی، نماینده مجلس و وزیر پیشین امور خارجه مهمان برنامه گفتگو ویژه خبری بود.
متن مشروح این گفتگو به به شرح زیر است:
مقدمه مجری: این روزها موضوع مذاکرات ایران و آمریکا در صدر خبر رسانههای دنیا قرا رگرفته این مذاکرات در یک شرایط پیچیده و پس از سالها تنش بین دو کشور برگزار میشود و البته میتواند تاثیرات بسیار عمیقی بر روابط منطقهای و جهانی هم داشته باشد برای بررسی ابعاد مختلف این مذاکره و چالشها و فرصتهایی که پیش روی این دوره از مذاکرات وجود دارد امشب میزبان جناب آقای متکی هستیم. با توجه به تجربیات ایشان در عرصه دیپلماسی بین المللی به نظر میرسد که نگاه دقیقی به روند مذاکرات و اهمیت این دیدار خواهند داشت.
سوال: فکر میکنید که با چه هدفی و در چه شرایط و موقعیتی الان مذاکرات به صورت غیرمستقیم آغاز شده و پیشینه ایران و آمریکا چقدر الان بر فضای این مذاکرات حاکم است؟
متکی: این بار مسقط شاهد دربی سیاسی یا شهرآورد ایران و امریکا در بعد سیاسی شد و مذاکرات غیر مستقیم دو کشور امروز همانطور که اشاره کردید، دور نخست آن انجام شد. برداشت عمومی از مجموعه اظهارات این است که با دقت، با حساسیت، بدون ذوق زدگی و بدون شتابزدگی تلاش شد این مذاکرات مدیریت بشود، همانگونه که آغاز این تصمیم برای یک مذاکره غیرمستقیم تدبیر هوشمندانه بود که خوشبختانه تیم دیپلماسی ما در آن راستا حرکت میکند. پیشینه گفتوگوها، مذاکرات، توافقات، عدم توافقات، بین ایران و امریکا فراوان است. به تاریخ روابط این دو کشور برمی گردد ما در ۱۹۵۷ اولین توافق راکتور تهران را با آمریکاییها در دوره شاه داشتیم و اینها متعهد بودند که سوخت این راکتور را تامین بکنند. امریکاییها نشان دادند که به تعهدشان عمل نمیکنند، در بیانیه الجزایر بنا شد در گفتگوی بین ایران و امریکا یک توافق منطقی صورت بگیرد در مورد آینده تعاملات و در عین حال حل مسئله گروگانها، امریکاییها به تعهداتی که در آن بیانیه از جمله عدم دخالت در امور داخلی ایران، بیان کردند عمل نکردند، اگر بخواهیم این پیشینه را ادامه بدهیم متعدد است که من خیلی مایل نیستم آنگونه بپردازم مجموعه شرایطی در امریکا موجب شد که همانند ورود امریکاییها به عراق بعد از افغانستان، امریکاییها یک بار دیگر تقاضای مذاکره با ایران را میکنند، امریکاییها بعد از افغانستان به عراق حمله کردند و در آنجا بعد از مدتی ماندن دیدند که ناامنی کولاک میکند و با مشکل مواجهند، دو نفر صاحبنظر را فرستادند برای این که دلایل عدم موفقیت امریکا در عراق را بررسی بکنند، آقای جیمز بیکر که وزیر خارجه پیشین جمهوری خواهان بود و آقای همیلتون که سناتور دموکراتها در سنای امریکا بود اینها رفتند بررسی کردند یک گزارشی هم دادند در بخشی از این گزارش میآید که امریکاییها اشتباهشان این بوده که به بازیگر اصلی در عراق یعنی ایران توجه نکردند. امریکاییها بلافاصله از طریق سفارت سوئیس، من آن زمان وزیر خارجه بودم، یادداشت رسمی دادند تقاضای مذاکره کردند، پشت پرده هدف شان روشن نبود، ایران نپذیرفت، مقامات عالی عراقی متفقا نامهای خدمت مقام معظم رهبری نوشتند و درخواست مذاکره کردند، جمهوری اسلامی پذیرفت و این مذاکرات انجام شد.
سوال: اولین مذاکرات مستقیم ما بعد از انقلاب بود درست است؟ که آقای کاظمی قمی به نمایندگی از ایران در آن مذاکره حضور پیدا کردند.
متکی: بله، دو دوره مذاکره آقای کاظمی قمی داشتند و دور آخر را هم که مذاکرات را نهایی کردیم شهید امیرعبداللهیان مذاکره کردند، الان شرایط مشابهی برای امریکا پیش آمده، امریکا در تعاملات بین المللی به دلیل رویکردهایشان دچار مشکل شدند، این که یک رئیس جمهوری امروز تصمیم بگیرد و فردا لغو آن را اعلام کند، امروز به گونهای موضع گیری کند و فردا به گونه دیگر و موارد متعددی از چالشها را برای خودش ایجاد بکند، نشان دهنده این است که نوعی سردرگمی در امریکا وجود دارد، امریکاییها در چنین شرایطی نه با اتحادیه اروپا، نه با چین، نه در قصه اوکراین، نه در مسئله کانادا، نه در موضوع گرینلند، نه کره شمالی، نه ونزوئلا و نه مسئله فلسطین و نه ادامه فشارها و تحریمها علیه ایران، هیچ دستاوردی ندارند و مرتب فوتبال امریکایی را دارند ادامه میدهند، درخواست مذاکره کردند، البته در دیپلماسی معمولا مانعی نیست کدام طرف تقاضای مذاکره میکند امریکاییها درخواست کردند، جمهوری اسلامی در رصد شرایط کلی پذیرفت که این مذاکره را انجام بدهد، من همین جا مایل هستم به همه جوانها، همه علاقمندان به انقلاب و نظام عرض بکنم که مذاکره غیرمستقیم و طرح موضوعات با هدف ارزیابی جدی بودن طرف مقابل برای این مذاکرات هوشمندانهترین تصمیمی بوده که اتخاذ شده است.
سوال: آقای متکی چه فرقی میکرد با مستقیم؟
متکی: ما مذاکرات مستقیم را با امریکاییها داشتیم غیر از قصه عراق موارد متعدد بوده است و توافق هم کردیم با امریکاییها، اما امریکاییها به توافقات شان عمل نکردند، ظاهر قصه این است که آزموده را آزمودن خطاست، اما با رصد شرایط جهانی و موقعیت امریکا در این شرایط به نظر من تصمیم هوشمندانهای گرفته شد، اما برای این که جلوی یکسری کارهای نمایشی و شکلی و تبلیغاتی گرفته بشود، گفتیم ابتدا اجازه بدهید که نیت مان را برای هم باز بکنیم، ببینیم چگونه است و دیپلماتهای ما به دقت در دور اول مذاکرات اعلام هم کردند که این هدف را دارند دنبال میکنند، خروجی امریکاییها قابل فهم است، در دور اول مذکرات؛ خروجی طرف ایرانی هم که نظرات شان را بیان کردند، تحلیل شان را بیان کردند، روشن است. به نظر من تا این جای قصه این دربی سیاسی یا شهرآورد سیاسی به اعتقاد من خوب پیش رفته، مذاکرات هفته آینده بایستی نشان بدهد که برای تنها موضوعی که طرفین اعلام کردند، دستور کار این جلسه است، نقطه نظرات طرفین چیست و آیا این نقطه نظرات ظرفیت نزدیک شدن به هم، رسیدن به یک تفاهم را دارد یا ندارد؟ طبیعی است ما با امریکاییها در هرگونه توافقی با استفاده از تجارب و گذشته تضمینها را حتما باید با دقت به آن توجه بکنیم و به گونهای باشد که طرفین به توافق و یا تعهداتی که میرسند به آن عمل بکنند. این قاعده یک کار بین المللی است. امریکاییها هم در بیانیه الجزایر، هم در برجام، به نوعی شیطنت کردند و برخی از حقوقی که برای خودشان قائل بودند شدند برای ما قائل نشدند، مثلا در بیانیه الجزایر گفتند اگر ایران محکوم شد در لاهه و پولش را نداد چه بکنیم؟ ایران باید یک میلیارد دلار در صندوقی بگذارد که اگر ایران محکوم شد امریکا بتواند از آن صندوق برداشت بکند. ما در آن موقع خام بودیم، پخته نبودیم، وارد نبودیم و نیامدیم صندوق متقابلی هم برای امریکاییها مطرح بکنیم که آنها هم باید یک میلیارد دلار پول در آن بریزند برای این که بعضی از احکام به نفع ما صادر میشود و باید ما بتوانیم از آن صندوق بدون اراده امریکا برداشت بکنیم، در برجام هم به شکل دیگری در قصه ماشه همین اتفاق افتاد که ما امکان ماشه برای آنها ایجاد کردیم ولی برای خودمان امکان ماشه وجود نداشت فلذا نه تنها تخلف کردند بلکه خروج از برجام کردند و ما دستمان به جایی بند نبود برای پیگیری.
سوال: آنچه که راجع به موقعیت و شرایط آغاز این مذاکرات داریم صحبت میکنیم در رسانههای آمریکایی مدت هاست شاید در شش ماه گذشته بحث ایران ضعیف را بعنوان یک جریان خبری یا بهتر است بگویم بعنوان یک گفتمان رسانهای دارند مطرح میکنند و شاید همین گفتمان آنها را به این جمع بندی رسانده که الان وقت آن است که با ایران وارد مذاکره بشویم، چون ایران یک ایران ضعیف است و به همین ترتیب میتوانیم دست بالاتری در مذاکرات داشته باشیم، چقدر این تحلیل و این گفتمان را به واقعیت نزدیک میبینید؟
متکی: قوی بودن و ضعیف بودن شاخصهای خاص خودش را دارد، آقای ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوری خود هر آنچه را که بلد بود در تهدید، در اعمال، در تحریم بعمل آورد، هر آنچه تهدید بلد بودند انجام دادند و میبینند که ایران امروز طراحی خودش را میکند. در دولت ترامپ آن مشاور بدترکیب امنیتی ترامپ میآید اعلام میکند که ایران بعد از چهل سالگی سال بعد پیروزی انقلاب خود را نمیبیند، به فاصله کوتاهی مقام معظم رهبری بیانیه دوم انقلاب را صادر میکند، یعنی چهل سال دوم را استراتژی شان را بیان میکنند برای مردم، شما در چه خیالی هستید؟ بنابراین آنهایی که تحلیلگر واقعی شرایط ایران هستند، آنهایی که دست به بستن رادیوها و سخن پراکنیهای ۴۵-۴۶ ساله خودشان که بودجههای فراوانی برای آن قائل بودند بستند و کنارشان گذاشتند، نشان دهنده این است که همه ابزارهای به کار گرفته شان در رابطه با ایران موثر نبوده، همه تهدیدهای منطقه امریکا و اذناب امریکا تاثیر نداشته و ایران جایگاه خودش را دارد بنابراین آنها در درون خودشان و تحلیلهای خودشان و بارها هم به زبان آوردند که ایران قدرت منطقه است تقریبا این تعبیر جا افتاده در دنیا، که ایران قدرت منطقهای است این در ادبیات سیاسی آسیای غربی و این منطقه از جهان جا افتاده است در بین تحلیلگران سیاسی در دنیا که ایران چنین جایگاهی دارد برای این به این کشور نمیتوانند بگویند ضعیف است ضمن این که در تجربههای پیشین، پیام آوردن و نگرفتن پیام و اینها را هم میدانند، من اینها را بیان نمیکنم برای این که بگویم ما الان مذاکره نباید بکنیم، نه، این که امریکاییها درخواست کردند مذاکره بکنند ما یک موضوع خیلی روشنی داریم به نام هستهای، امریکاییها باید نشان بدهند در این مذاکرات که آیا از استراتژی ۲۱ ساله شان در طرح موضوع هستهای که صرفا در جایگاه اتهام قرار دادن ایران بود و ایران را معرفی بکنند به عنوان مخل صلح و امنیت بین المللی و هیچ نتیجهای نگرفتند، آیا به این نتیجه رسیدند یا نه؟
سوال: این که الان امریکاییها بعنوان خط قرمز، چون در این چند روز هم یا حتی امروز هم صحبت آن میشد، خط قرمزی که آنها تعریف میکنند صرفا نداشتن سلاح اتمی است، یعنی میگویند این تنها خط قرمزی است که ما به آن قائلیم حالا در ادامه چه اتفاقی بیفتد نمیدانم ولی فعلا این ظاهرا مطرح میشود آیا واقعا این راهبرد آنها در مذاکرات است؟ یعنی واقعا بعد از این همه سال هنوز دچار شک و تردید هستند راجع به این موضوع؟
متکی: روسای جمهور امریکا، از آقای اوباما و بقیه و خود آقای ترامپ، ابایی نداشتند از این که تکرار کنند ما تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران را میخواهیم جمع کنیم، اما نمیتوانیم، خیلی به آنها نقشه لیبی را یاد میدادند، بیان میکردند و در بحث سلاح هستهای آنها میدانند که برای ما بالاترین تعهد، تعهد دینی است و مفسر این تعهد دینی هم ولی فقیه است در ایران و او فتوا داده در این زمینه، اگر غل غشی نمیداشتند همان زمان میپذیرفتند، این بحث را که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، توان انقلاب اسلامی به اعتقاد من برتر از سلاح هستهای است، سلاح هستهای فقط تخریب میکند، کاری جز تخریب ندارد، چیزی نمیماند، و لذا امریکاییها میدانند ما دنبال سلاح هستهای نیستیم.
سوال: این که الان این خبرها تایید بشود که امریکاییها تا الان در این دور از مذاکرات راجع به برچیده شدن کامل تاسیسات هستهای یا راجع به غنی سازی چرخه سوخت صحبتی نکردند آیا این را میتوانیم به حساب تغییر آن موضعی که شما اشاره کردید بگذاریم؟
متکی: امریکاییها یک نیاز اساسی دارند، من نمیدانم ما تا کی باید نان خودمان را بخوریم و امریکاییها را نصیحت بکنیم و باز هم گوش نکنند، یک وقتی وزیر خارجه امریکا یک حرفهای بی ربطی میزد، یکسری مطالبی مطرح کرد در رابطه با ایران، من گفتم که خودشکن، آیینه شکستن خطاست. ایران دارد واقعیت شما را نشان میدهد در خودتان تغییر ایجاد کنید با فاصله کوتاهی وزیر پیشین خارجه امریکا خانم آلبرایت اظهار نظری کرد به این که ما مقصر بودیم در کودتای ۲۸ مرداد در ایران که همه جهانیان شنیدند، من گفتم بسیار خوب، به تبعات چنین اظهار نظری عمل بکنید، پذیرفتید یک حکومت ملی در ایران را ساقط کردید، کودتا کردید در این جا، امریکاییها روزی که بحث هستهای را علیه ایران مطرح میکردند به نوعی ما همه خیال میکردیم که یک شبههای برایشان ایجاد شده، فکر میکنند ما سلاح هستهای میخواهیم تولید کنیم و فلان، مسئولین وقت گفتند که ما یکسری قدمهای اطمینان ساز و اعتماد ساز انجام بدهیم، اگر دقت کنید در دولت نهم، این اتفاق در دولت هشتم افتاد، گشودن پرونده هستهای، در دولت نهم مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی هایشان میگویند که ما در آن مقطع پذیرفتیم برخی از گامها را منظورشان تعلیق غنی سازی بود، برای این که آیندگان به ما نگویند که شما اگر یک کم کوتاه میآمدید امریکاییها راه میآمدند و موضوع هستهای حل میشد، زمانی که بنده وزیر خارجه بودم و دو وزیر خارجه بعد از من با مدیر کل آژانس آقای البرادعی و فکر کنم آقای آمانو، نشستیم گفتیم هر چه موضوع دارید نسبت به هستهای ایران بگویید، در دوره من ۱۲ مورد و در مورد وزیر خارجه بعدی فکر کنم هفت یا هشت مورد را مطرح کردند، گفتیم همه اینها را ما به شما پاسخ میدهیم، بعد شما چه میکنید؟ البرادعی گفت که ما بیانیه میدهیم که فعالیت هستهای ایران صلح آمیز است، یعنی قصه تمام، ما تمام ۱۲ مورد را جواب دادیم، زمانی که البرادعی رفت بیانیه صادر بکند امریکاییها گفتند ما یک لپ تاپ گیر آوردیم که چنین و چنان است و فلان و اینها و زیر بازی زدند، در دوره دو وزیر خارجه بعد از من همین قصه تکرار شد و موارد مطرح شد و وقتی تمام شد نخست وزیر رژیم صهیونیستی رفت در سازمان ملل. گفتند چنین است و چنان است و دورقوز آباد و از این طور مطالب؛ از این استنباط من بعنوان کسی که بیش از ۳۵-۳۶ و ۴۰ سال در سیاست خارجی است بودم محرز شد که امریکاییها اراده حل مسئله هستهای را ندارند، بنابراین ما یک پرونده طولانی، وقتی مقام معظم رهبری میگویند از بدعهدیهای امریکاییها داریم، این دوره آمدند گفتند ما مذاکره بکنیم، به اعتقاد من یک: برای آیندگان، دو: با یک احتمال ولو ضعیف، که فحول و عقلای امریکا به این نتیجه رسیده باشند که ما در این قصه زورمان به ایران نمیرسد، ما نمیتوانیم خودمان را تحمیل بکنیم، ضمنا ما در شرایط سختی هستیم، زمانی که برجام امضا شد آقای جان کری تلفن میزند به اقای اوباما در واشنگتن، بچههایی که این تلفن را رصد میکنند میگویند جان کری به اقای اوباما میگوید که ما در هیچ یک از موضوعات بین المللی دستاوردی نداشتیم، نه در فلسطین، نه در موضوعات دیگر، نه در کره شمالی و و و ... و ذلک، امشب من میخواستم به شما اطلاع بدهم که اولین دستاورد مهم مان را در بحث هستهای با ایران به دست آوردیم، بنابراین شرایط میگوید که امریکاییها در وضعیت نیاز هستند ما در چنین موقعی به عنوان یک دیپلمات این را به رخ طرف مقابل نمیکشیم، اما چون شما گفتید رسانههای آنها چنین القایی میکنند دقیقاً وضعیت عکس است.
سوال: الان منظور شما این است که به آینده مذاکرات خوش بین هستید یا بدبین؟
متکی: من ظرف ۲ و حداکثر ۳ جلسه آینده و بعد از استنباطی که از نیات آمریکاییها که در رویکردهایشان نشان داده خواهد شد در نکاتی که بیان میکنند در آمادگی به پذیرش تعهدهایی که تا به حال نپذیرفتند میتوانم نظر بدهم؛ بنابراین من الان نه خوشبین و نه بدبین هستم، واقع بین هستیم، چون پذیرفتیم مذاکره کنیم بنابراین نمیخواهیم پیش داوری داشته باشیم، اما احتیاطاتمان را داریم، دقت و هوشیاری را داریم سیگنال غلط به طرف مقابل نمیدهیم که فکر کند ما شتاب زده هستیم، ما ذوق زده هستیم، نه ما یک مواضع به حق مبتنی بر منافع ملت ایران داریم که میخواهیم این را استحصال کنیم و هر موقع باشد ما حتماً این را به دست میآوریم اگر در یک تفاهم و توافق باشد البته طبیعی است که برای آمریکاییها هم در شرایط کنونی جهانی حتماً میتواند یک دستاورد باشد.
سوال: یک منبع آگاهی امروز به خبرگزاری صدا و سیما مطلبی را مطرح کرد که آنچه که از قول مقامات آمریکایی در رسانهها در باب مذاکرات مطرح میشود با آنچه که در متن مذاکرات اتفاق میافتد یک تفاوت خیلی اساسی دارد، شما با توجه به تجربیاتتان در حوزه دیپلماسی ارزیابی تان چیست؟ فکر میکنید چقدر این اتفاق میافتد؟
متکی: معمولاً آمریکاییها اگر بتوانند در مذاکرات، سعی میکنند خواستههایشان را به کرسی بنشانند، تحمیل کنند و اگر در مذاکرات نتوانند، در فضاسازی رسانهای بیرون این کار را میکنند مثلاً مذاکره میکردند دموکراتها در دولت اوباما برای بحث هستهای در قالب ۵ به علاوه ۱ جمهوریخواهان به سختی موضعگیری میکردند، به سوال میکشیدند وزیر خارجه را و ... را و آمریکاییها به ما میگفتند ببینید ما با چه شرایط سختی مواجه هستیم، یک مقدار به ما کمک کنید یک مقدار با ما راه بیایید و حرفهای ما را بپذیرید ما هم همان موقع در اینجا به طور واقعی کسانی نگران بودند از مذاکرات برجام، من نمیخواهم وارد موضوعش بشوم، اما ما این تدبیر را به خرج نمیدادیم که به طرف آمریکایی بگوییم، از ابزارمان استفاده نمیکردیم.
سوال: به نظر شما خوب است که استفاده نکردیم؟
متکی: نه به نظر من خوب نیست ما در دیپلماسی حتماً از ابزارهای مشروع و منطقی و مطالعه شده باید استفاده کنیم و واقعا تیم مذاکره کننده ما تحت فشار بخشی از نمایندگان مجلس بود، اما آنها هم نگرانیشان را بیان میکردند ما به جای اینکه با آنها برخورد کنیم باید با طرف مقابل برخورد کنیم که ما در چنین وضعیتی هستیم، اینکه در رسانهها گفته شد امروز مقامات امریکا میخواهند پیرامون مذاکرات حرف بزنند قطعاً الان به بعد آقای ترامپ با باید توجه کند با ترامپ قبل از ساعت سه و نیم بعد از ظهر امروز فرق میکند، تا قبل از سه و نیم بعد از ظهر مذاکرات هنوز شروع نشده بود در مسقط، آقای ترامپ گاهی به نعل گاهی به میخ حرفهایی میزد، از سه و نیم بعد از ظهر اظهارات او نشان دهنده این است که مبتنی یا متاثر از مذاکرات است و او الان به بعد دیگر نمیتواند فوتبال آمریکایی بازی کند فوتبال آمریکایی بزن در رویی است همدیگر را بگیرند، توپ را بگیرند و فرار کنند در میدان بروند اگر بخواهند این بازی فوتبال آمریکایی را دوباره راه بیندازند باید بدانند که ایرانیها سابقه ورزشیشان در شطرنج است، بازی فوتبال آمریکایی خیلی تدبیر و هوشمندی و زیرکی و برنامهریزی نمیخواهد بزن در رو، اما در شطرنج شما ساعتها به صفحه شطرنج نگاه میکنید و با دقت یک مهره را جابجا میکنید و هدف گذاریتان هم همان کاری است که ملت ایران کرد شاه را کیش مات کرد، آمریکاییها باید بدانند که الان به بعد حرفهایشان بروز دهنده نیتشان است و طرف ایرانی الان به بعد در بررسی مصاحبه مقامات رسمی حالا روزنامهها یک چیز مینویسند حساب شده، غیر حساب شده، شنیده نشنیده که من همین جا مایل هستم عرض کنم که رسانههای ما بسیار دقیق دو سه هفته آینده را باید تدبیر کنند باید با توجه به منافع ملت ایران رویکردهایشان را نشان بدهند، چرخ پنجم دیپلماسی هستند جزئی از دیپلماسی ما هستند بنابراین یک هوشمندی خاصی را میطلبد که نه بوی التماس از آن بیاید، نه بوی به هم زدن کافه، تا زمانی که نیت طرف مقابل نشان داده شود بنابراین وظیفه ملی ما این است که این مذاکرات را بسیار دقیق هم دنبال کنیم، هم اظهار نظر کنیم و هم در مورد آن بنویسیم.
سوال: فکر میکنید الان مهمترین چالشی که ما در این دور از مذاکرات با آمریکاییها خواهیم داشت چیست؟
متکی: عمل کردن و یا نکردن به حرفی که رهبران آمریکا زدند، آنها گفتند ما با اصل فعالیت هستهای ایران مشکلی نداریم بحث ما سلاح هستهای است تا به حال هم همین را میگفتند، اما عملاً پای این حرفشان نایستادند، چون برای آنها محرز است که ایران به دنبال سلاح هستهای نبوده و اگر پایبند به این حرف باشند و به آن عمل کنند به اعتقاد من زمینه تفاهم میتواند فراهم شود. برای مردم عزیز عرض میکنم من به عنوان احدی از آحاد این ملت و به عنوان نماینده مردم فهمم این است همانند همه موضعگیریهای پیشین، جمهوری اسلامی در اظهار نظرهایش و حرفهایش صادق است پای تعهداتش میایستد چالش این است که آمریکاییها نخواهند به حرفی که زدهاند عمل کنند و روی آن بایستند مذاکره فقط هستهای است، موضوعات هستهای هم در بحث و مذاکرات روشن است این را میتوانند به فهم و تفاهم مشترک برسند اگر نه، نشان دهنده این است که آمریکاییها در این کار جدی نیستند ما چیزی از دست ندادیم ما یک بار دیگر نشان دادیم که ما صندلیها را ترک نمیکنیم، ما مذاکرات را ترک نمیکنیم بدعهدیهای طرف مقابل موجب شده که ما برخی از احتیاطها را این دوره لحاظ کردیم.
سوال: فکر میکنید هر یک از طرفین چه از طرف آمریکا یا چه از طرف ایران فضای مذاکرات به سمت مسائل امنیتی، نفوذ منطقهای ایران وارد این فضاها نخواهد شد؟
متکی: آنچه که خودشان اعلام کردهاند گفتهاند بحث ما هستهای است آنها میدانند که در ورود به این بحث وارد بن بستها نباید بشوند موضوعاتی که آزمودند و میتواند آنها را به بنبست برساند والا مواضع ما روشن است، اگر تدبیر این مرحله ترامپ برآمده از یک عقل منفصل جمعی آمریکایی باشد یعنی یک برخورد عقلایی باشد همانها او را هدایت خواهند کرد که وارد موضوعاتی که چالش برانگیز است و احتمال رسیدن به توافق در آنها نزدیک به صفر است نشوند و خودشان را پشت در بسته نگه ندارند. فکر میکنم آمریکاییها در این مرحله باید اینگونه عمل کنند.
سوال: و فکر میکنید مهمترین اولویت ما بهرهمندی از یک سری انتفاعات مشخصاً مسئله رفع تحریمها است یا در حوزه سیاسی مثلاً مقابله با موضوع امنیتیسازی پروژه ایران است؟ فکر میکنید ما کدام یک از موضوعات را بیشتر در این مذاکره داریم دنبال میکنیم؟
متکی: موضوعی به نام هستهای برای ما درست کردند و فکر میکردند با این موضوع هستهای جمهوری اسلامی را با یکی از دو استراتژی آمریکا مواجه خواهند کرد، استراتژی اول آمریکا براندازی است، استراتژی دوم آمریکا تغییر رفتار است البته متاسفانه ما یک استراتژی واحدی که همه دولتهای ما از آن تبعیت کنند نداریم جز دیدگاههای روشن و روشنگرانه مقام معظم رهبری که من وارد آن بحث نمیشود بنابراین ما در این بحث موضوع ما هستهای است و حل مسئله هستهای هم با دو سه تا محور بیشتر مواجه نیست باید به این نتیجه برسند، آمریکاییها خیلی راحت میتوانند راستی آزمایی کنند که ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم و ما بالاترین دلایل را در این زمینه داریم قبلاً هم میتوانستند برسند أراده اش وجود نداشت این دوره آمریکاییها باید نشان بدهند اراده حل مسئله را دارند.
طبیعی است ایران یک کشور عادی مثل دیگر کشورهای دارنده تکنولوژی و فناوری هستهای صلحآمیز برای کشورش است، مهندس اسلامی در روزهای اخیر و در سالگرد دستاوردهای هستهای بیان کردند در زمینه کاربردهای پزشکی حوزه هستهای و غیره، نیتهای ما روشن است.
سوال: متناظر با این برای آمریکاییها در مذاکرات چه اتفاقی خواهد افتاد؟
متکی: آمریکاییها میتوانند به دنیا اعلام کنند به ملتشان اعلام کنند که ما به این قطعیت رسیدیم که ایرانیها به دنبال سلاح هستهای نیستند این چیزی است که من در ماههای پایانی مسئولیت وزارت امور خارجه طی گزارشی که به مقام معظم رهبری دادم و مسئولین عالی کشور طراحی ما برای کار با آمریکا بود.
سوال: یعنی فکر میکنید اگر آمریکا به این جمعبندی برسد که جمهوری اسلامی ایران دنبال سلاح هستهای نیست این را به عنوان دستاورد بعد از این دوره از مذاکرات میتوانند به آن بسنده کنند و به آن افتخار کنند؟
متکی: من معتقد هستم که به این رسیدهاند اراده بیان آن را تا به حال نداشتند.
سوال: یعنی اگر بیان کنند میتوانیم این را به عنوان دستاورد برای آمریکاییها تلقی کنیم؟
متکی: بله اینطور هم میتوانند به دنیا بگویند که ما ایران را متقاعد کردیم که به دنبال سلاح هستهای نرود میتواند این گونه هم در بیانیه خودش بگوید، چون بحث، بحث هستهای است بحث دیگری نیست بحث همکاری اقتصادی و موضوعات دیگر نیست که مباحث مربوط به خودش مطرح شود و طبیعی است اگر چنین چیزی را بپذیرند.
سوال: اگر میخواستند به آن برسند و اعلام کنند که سالهای پیش هم میتوانستند؟
متکی: بله ارادهاش در آمریکاییها نبود آنها فکر میکردند با سبک فوتبال آمریکایی موفق خواهند بود ایران را به یکی از دو نوع استراتژی نزدیک کنند یا براندازی و یا تغییر رفتار.
سوال: پس شما معتقد هستید آمریکاییها در این مذاکرات صرفاً برای رسیدن به این قطعیت یعنی خیالشان میخواهد راحت شود؟ آیا شما به این اعتماد میکنید یعنی به نظر شما آمریکاییها واقعاً دنبال این هستند؟
متکی: من نمیخواهم قضاوت کنم من برای خودم یک ارزیابی دارم من میخواهم در فضای واقعی حرف بزنم مردم حرفهای ما را میشنوند ما با آمریکایی مواجه هستیم که تا به حال حرفهای غیر منطقی، زورمدارانه میزد و فکر میکرد با زور میتواند طرف مقابلش را متقاعد کند امروز از مذاکراتش با کره شمالی، موضوع فلسطین، موضوع ونزوئلا، موضوع کانادا و موضوعات دیگرش دارد کم کم حالش جا میآید که دنیا، دنیای اعمال زور نیست امروز یک رسانه به تنهایی میتواند معادلات قدرت را در دنیا به هم بزند فحول آمریکا میفهمند که ما در فلان سیاست تا کی میخواهیم اصرار کنیم نمیخواهم سایر ابعاد سیاست خارجی آمریکا را به نقد بکشم اینجا، اما در رابطه با ایران بله یک واقعیت است که ۲۱ سال است پرونده ایران روی میز است فقط به خاطر لجاجت آمریکا.
سوال: اینکه برخی صحبت از این میکنند که منافع اقتصادی میتواند پس از این توافق برای آمریکاییها وجود داشته باشد یعنی دسترسی به یک بازار بسیار بزرگ تقریباً دست نخورده به نام ایران و حتی برخی از رسانهها عمدتا اصلاح طلب صحبت از سرمایهگذاری دو تریلیون دلاری آمریکاییها در ایران میکنند. فکر میکنید اینها میتواند به عنوان یک دستاورد برای آمریکاییها تلقی شود؟
متکی: اینها همه موضوعات قابل فکر و بررسی کردن است، اما همه یک پیش شرط دارد و آن پیش شرط اراده آمریکاییها است من واقعاً در اینجا به عنوان فرزند کوچک این مردم و نوکر مردم عرض میکنم در مجموع تعاملات ما با آمریکا در طول ۴۰ و اندی سال گذشته اینگونه نبود که ایران و جمهوری اسلامی لجبازی کند برخی این را القا میکنند تبلیغ میکنند علیه جمهوری اسلامی حرف میزنند این غیرمنصفانه است. مَثَل آمریکا همان مَثَل رضا شاه در برابر شهید مدرس است، مَثَل آمریکا مَثَل همان قدرتمداری است که فکر میکند همه باید تابع او باشند و یک زمانی هم اینگونه بود، یک زمانی ریگان در رقابت تسلیحاتی با اتحاد جماهیر شوروی بالاخره در مرز جنگ ستارگان غلبه خودش را به دنیا اعلام کرد، اما امروز شرایط متفاوت شده سلاح نرمافزاران، افکار عمومی، منطق در معادلات قدرت وارد شده و نقش آفرین شده آن حرفی که ما همیشه میزنیم در مورد اینکه امام اعتقاد داشت که منطق ما، تولید قدرت میکند و آمریکا معتقد بود که قدرت او، تولید منطق میکند جنگ قدرت، منطق بود که امام نمایندگی میکرد و منطق قدرت که آمریکاییها حالا مدیریت میکردند.
سوال: الان با توجه به سیاست فشار حداکثری که در ابتدا ترامپ وارد این فضا شد و با توجه به آرایشهای نظامی که پیش از آغاز مذاکرات شاهد بودیم اسم جزیره دیوگارسیا خیلی بالا آمد و صحبت از مثلاً حضور جنگندههای بی ۲، بی ۵۲ و مسائلی از این دست، فکر میکنید الان در مجموع آمریکاییها دنبال تشدید آن فشار هستند یا نه از فشار حداکثری وارد یک فضای تعاملی با ایران دارند میشوند؟
متکی: آمریکاییها سخت معتقد هستند که دیپلماسی و میدان باید با هم باشد لذا در گذشته هم مذاکره میکردند و هم تهدید میکردند، ما فکر میکردیم باید دیپلماسی و میدانمان از هم تفکیک باشد از جورج بوش پسر به بعد دنبال این بودند بتوانند به ایران حمله کنند و نتوانستند چرایی این نتوانستن قابل توجه است که مجالش نیست و آخرین عرض من این است که امیدوارم آمریکاییها این بار عاقلانه، هوشمندانه و در جهت منافع مردم آمریکا حرکت کنند.