معتقد بود شاعر باید «حی» باشد، شعر نباید بدون جهت‌گیری همانند میت باشد. به گفته دوستانش، هیچ‌وقت کفش شیک نپوشید، ساده بود مانند شعرهایش. ۲۴ فروردین امسال محمدرضا آقاسی ۵۸ ساله می‌شود.

به گزارش کناره ، شاعری را تنها برای اهل‌بیت علیهم السّلام خوب می‌دانست. می‌گفت رسالت شاعر شیعه، در خدمت گرفتن زبان برای اهل‌بیت صلوات اللّه علیهم اجمعین و بیان حق است. حقی که از ابتدای ظهور اسلام بوده و تا همین روزها هم ادامه داشته است. محمدرضا آقاسی را همه با اشعار شورانگیز اهل‌بیتی‌اش می‌شناسند. شاعری شوریده و خوش‌الحان که کلام و زبان را در خدمت آل‌الله قرار داده و چون زبان به مدح و ثنای حضرت دوست و اهل‌بیت علیهم السّلام می‌گشاید، اکثر مخاطبان از اقشار مختلف همراه او می‌شدند.

آقاسی با وجود آنکه تا مقطع هنرستان بیشتر تحصیل نکرده بود، به‌دلیل همراهی خانواده‌اش با شعر و ادبیات به‌ویژه اشعار عرفانی و آیینی، همچون دو برادر دیگرش به وادی شعر قدم می‌گذارد، اما استوارتر و سنجیده‌تر از آنها. خیلی‌ها او را به‌خاطر همین تحصیلات کم سرزنش می‌کردند و سروده‌هایش را شعر نمی‌دانستند، اما برای آقاسی بر دل نشستن شعر از همه‌چیز مهمتر بود که این هم اتفاق می‌افتاد. به‌نظرش شعری که خمیرمایه‌اش حبّ اهل‌بیت باشد، رنگ خود را می‌گیرد.

محمدرضا آقاسی هستم، بچه خیابان خیام

خرداد 84 بود که  به‌دلیل عارضه قلبی چشم از جهان فروبست. حسین بهزاد، نویسنده، پیش از این واقعه مصاحبه‌ای با این شاعر اهل‌بیت داشت که بعداً خود شاعر در قالب زندگی‌نامه خودنوشت تنظیم کرد. این زندگی‌نامه در بخشی از کتاب «شیعه‌نامه» منتشر شده است. در بخشی از این کتاب از زبان خود وی می‌خوانیم:

«محمّدرضا آقاسی هستم. فرزند ششم برآمده از یک خانواده‌ مذهبی که ریشه‌ آن با سه پشت به روستای «ارنگه و چاران» از توابع کرج می‌رسد. سال 1338 در منزل پدری‌مان، واقع در تهران، خیابان خیام، پشت امامزاده سید نصرالدین، به دنیا آمدم. در شکل‌گیری شخصیت فردیِ بعدیِ من ــ به‌گمانم ــ خیلی چیزهای متعلق به آن سال‌های اول بچگی و محیطی که در آن نشو و نما کرده‌ام دخیل بوده‌اند. اول از همه به پندارم محیط مساعد خانوادگی منشأ اثر بوده است.

مرحوم پدرم، با آنکه سوادی به‌آن‌صورت نداشت، اما قاری قرآن بود و از مریدان مرحوم آیت‌الله «حاج سید احمد طالقانی آل‌احمد» که روحانی سرشناس محل ما بود و پدر جوانمرد فاضل؛ زنده‌یاد «جلال آل‌احمد». تا آنجا که به‌خاطر دارم، از همان اوان کودکی، هر صبح بعد از نماز، صدای تلاوت قرآنِ بابا، توی خانه می‌پیچید. از طرفی، مادرم حدود چهل سال است افتخار مداحی حضرت قمر بنی‌هاشم (علیه‌ السّلام) را دارد...».

در حال شعرخوانی برای بچه‌ها در یکی از پارک‌های جنوب شهر

تأثیر آقاسی بر شعر آئینی کشور انکار نشدنی است؛ شعری که تلاش دارد تا با استفاده از زبانی ساده و در عین حال با پشتوانه‌ای دینی و با استفاده از منابع اصیل شیعه، با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. کمتر کسی را می‌توان یافت که دهه‌های 60 و 70 شعرخوانی‌های پرشور او را نشنیده باشند. مردم مخاطب اصلی شعرهای او بودند. او سطح زبان شعر را در عین حفظ اصالت، تا سطح درک مخاطب عام خود پایین آورد اما از محتوای آن نکاست؛ مشکلی که امروزه در میان شعرهای آئینی به بهانه جذب حداکثری در هیئات، کم و بیش دیده می‌شود. او خود در بخشی از زندگی‌نامه‌اش با اشاره به شعر آئینی و رسالت آن می‌گوید:

«وقتی نسبت شعر را با شعور بخواهی پیدا کنی، می‌بینی حلقه‌ رابط در این نسبت درد است و دردمندی. منتها هر دردی فی‌نفسه موجب شرافت صاحب آن نمی‌شود. خیلی شاعرنما داریم که دم به دقیقه از درد شکم و اسافل اعضا می‌نالند. اما آیا این دردها ارزشی دارند؟

مثل سال‌های جنگ؛ پرشور و حماسی

درد اگر درد غربت از جوار قرب حضرت حق نباشد، اگر این درد، درد دین نباشد، درد بی‌دردی است، که گفت: «نیست دردی ز بی‌دردی بَتَر!».

نه‌تنها توی ساحت شعر، بلکه حتی در وادی قصه‌نویسی، نقاشی، خوش‌نویسی و گرافیک و نمایش و سینما، توی هر زمینه ادبی ــ هنری که فکرش را بکنی، حتی بالاتر؛ توی عوالم نیایش و مناجات هم، اگر جوهره‌ این درد، غربت آدمی‌زاد از ملکوت قرب حق تعالی نباشد، چنین دردی و آثاری که از آن حاصل شوند، به دو پول سیاه هم نمی‌ارزند!...».

اما آقاسی چه تأثیری بر شعر آئینی زمانه خود گذاشت؟ به اعتقاد برخی از کارشناسان این حوزه، تأثیر آقاسی در زمینه شعر، توفیق او در جذب حداکثری با مدد سروده‌هایی است که از اصالت خود خارج نشده و به رسالت خود پایبند بودند. شعرهای آقاسی در عین سادگی، مفاهیم ارزشمند دین و مذهب را به مخاطب منتقل می‌کرد. سادگی و صمیمیت و در عین حال حفظ محتوا دو بال هم‌ردیف در شعرهای آقاسی است که با آن مخاطبانی از هر دسته و قشری جذب اشعارش می‌شدند. کامران شرفشاهی، شاعر و از دوستان زنده‌یاد آقاسی، در رابطه با شعر و شخصیت آقاسی می‌گوید: آقاسی دلبستگی زیادی به مثنوی داشت و هر گاه او را می‌دیدم مشغول خوانش مثنوی مولوی و دیگر کتاب قدما مانند حکیم طوس، خاقانی و بزرگان ادبیات پارسی بود. علاوه بر این، در کنار این مطالعات، اشعار شاعران معاصر را هم مطالعه می‌کرد و با آنها حشر و نشر داشت. نظر دوستان را جویا می‌شد. همین مسئله موجب شد که شعر ایشان در کنار عنایتی که از طرف اهل بیت(ع) به ایشان شد، مقبولیت پیدا کند.

آقاسی در دوره‌های آموزش‌ نظامی لبنان

محمدرضا آقاسی؛ شاعر صادق/ هیچ‌وقت کفش شیک و واکس‌زده نداشت

این شاعر در پاسخ به این پرسش که چرا برخی از دوستان دلیل پراقبال بودن سروده‌های آقاسی را ظاهر او می‌دانند، می‌گوید: من فکر می‌کنم این حرف‌ها در مورد آقاسی ناجوانمردانه است. متأسفانه در روزگای که او در قید حیات بود نیز همین‌ها را می‌گفتند. همین حرف‌ها باعث شد که ایشان را به حاشیه برانند و منزوی کنند. این اشخاص به نوعی موجب شدند که آقاسی از حوزه هنری اخراج شود که البته خیلی برایش دردناک و تلخ بود. اخراج شدنش از حوزه زمانی اتفاق افتاد که او در تنگنای معیشت قرار داشت و به نوعی ضربه سختی بود که بر او وارد آمد. این بیت معروف «از ان روزی که در خون پرگشودم/ به دارالکفر ممنوع الورودم» اشاره به همین امر داشت. در دورانی که ایشان در قید حیات بودند، بسیاری از شاعران سعی در تخریب ایشان داشتند. برایشان مقبولیتی که آقاسی در سطح جامعه پیدا کرده بود، پذیرفتنی نبود. بیشتر نگرشی سطحی و ظاهری داشتند. آقاسی از همه نظر شاعر صادق و با اخلاصی بود؛ حتی در لباس پوشیدن تا آخرین سال‌های زندگی ساده لباس می‌پوشید، هیچ‌وقت کفش‌های شیک و واکس‌زده به پا نمی‌کرد و سعی داشت مانند عامه مردم زندگی کندو یک نوع سیر و سلوک عرفانی در این راه داشت. این را حتی در شعرهایش و در برخورد با مردم هم می توان دید.

وی ادامه می‌دهد: بین آقاسی و آقاسی‌نمایان تفاوت وجود دارد. آقاسی از روی اخلاص شعر می‌گفت، اما بعد از او نیز افرادی آمدند که با همان شیوه آقاسی در صدد سوء استفاده برآمدند؛ با همان شیوه شعرخوانی می‌کنند، اما مسائلی دارند که شایسته ساحت ادبیات و شعر اهل بیت(ع) نیست؛ این در حالی است که آقاسی شاعری بود که به دلیل بیان حقایق و اعتراض به کارهای برخی از همین فرصت‌طلب‌ها، حوزه هنری آن سال‌ها او را تاب نیاورد.

یک "علی" با بی‌نهایت "عمرو عاص"

از سوی دیگر، پیوند میان موضوعات روز با شعر از دیگر ویژگی‌های شعری آقاسی است. او ضمن مدح اهل بیت(ع)، از موضوعات روز و جاری جامعه غافل نبوده و نسبت به غفلت‌هایی که در زمانه‌اش آن هم پس از جنگ تاخته و برخی از مسئولان را که حالا در جرگه ویلانشینان قرار داشتند، مورد انتقاد قرار داد. آقاسی در سال‌های پس از جنگ، شعر را محدود به مدح و مرثیه نکرد و با استفاده از فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس، بخشی از جریان شعر اعتراض را هدایت کرد.

او در شعرش به ابن‌الوقت‌ها انتقاد می‌کند

شرفشاهی در همین رابطه می‌گوید: شعر آقاسی گونه‌ای از شعر اعتراض با بن‌مایه‌های عرفانی بود و دردهای جامعه را بیان می‌کرد. این مسائل باعث شد که آقاسی مورد توجه قرار گیرد. ما در «شیعه‌نامه» شاهد این واقعیت برزگ هستیم. او در این اثر با رجعت به تاریخ صدر اسلام مسائلی را که سبب شده بود تا تشیع از آن ضربه ببیند، بیان می‌کند. در آن روزگار کمتر شاعری بود که چنین آثاری داشته باشد. جریان شعر اعتراض با سلمان هراتی آغاز شد. بعد از او، شاعرانی در این قلمرو حضور پیدا کردند و وقتی تعدادشان زیاد شد، رفته‌رفته مطبوعات از انعکاس این شاعران خودداری کردند. جریان شعر اعتراض که با افرادی مثل سلمان و آقاسی شروع شده بود، رخدادهایی را بیان می‌کردند که در آن به کسانی که به خون شهدا تجاوز می‌کردند و آن را زیر پا می گذاشتند. آقاسی هم در شعرش به ابن والوقت‌ها اعتراض می‌کند.

شاعر باید «حی» باشد

این منتقد ادبی ادامه می‌دهد: آقاسی معتقد بود شاعر باید حیّ باشد و شعر نباید بدون جهت‌گیری همانند میت بی‌تأثیر باشد. بارها گفته بود که شاعران نباید از کنار این تفاوت‌ها به راحتی بگذرند و بی‌اعتنا باشند. با دوستان هم در این رابطه بحث می‌کرد، اما به هر حال روحیه بسیار مهربانی داشت و صحبت‌هایی هم که انجام می‌داد دوستانه بود. به خاطر همین خصوصیات اخلاقی خاص بود که دوستان زیادی جذب او شده بودند. حقایق را با زبان نرم به دیگران می‌گفت.

دلم تنگ شهیدان است امشب...

در ادامه یکی از شعرخوانی‌های آقاسی در وصف شهدا قابل مشاهده است:

 

انتهای پیام/

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تازه ترین اخبار