به گزارش کناره ، « مساله ی غدیر خم و تعیین امیر المومنین (ع) به عنوان ولی امر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (ص) یک حادثه ی بسیار بزرگ و پر معناست ؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است . معنای این حرکت که اسلام به مساله ی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه می کند اینطور نیست که این امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعه ی اسلامی ، رها و بی اعتنا باشد . علت هم این است که مدیریت یک جامعه ، جزو اثر گذارترین مسائل جامعه است . تعیین امیر المومنین هم  - که مظهر تقوا و علم وشجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابه ی پیغمبر است – ابعاد این مدیریت را روشن می کند معلوم می شود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد ، اینهاست . کسانی که امیر المومنین را به جانشینی بلافصل هم  قبول ندارند ، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل ، تردید ندارند ؛ این مورد اتفاق همه ی مسلمین و همه ی کسانی است که امیر المومنین (ع ) را می شناسد . این نشان می دهد که جامعه ی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر ، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند . »

راهبرد های تصریحی :

1-  ضرورت وجود تقوا ، علم ، شجاعت ، فداکاری و عدل در مدیران ، نشان دهنده ی جایگاه مدیریت در اسلام هستند .

2-  مدیریت اثرگذارترین عامل در جامعه است و اسلام برای آن اهمیت قائل است ^.

راهبردهای استنتاجی :

1-    در اسلام مدیریت بدون شرایط لازم ، فاقد ارزش و مشروعیت است .

2-    از نظر اسلام شرایط اخلاقی و معنوی مدیریت ، رکن اساسی شایستگی مدیران است .

مدیران ضعیف و نا اهل ،مشکل جوامع بشری

مشکل جوامع بشری هم در مهمترین مقاطع ، در همین نقطه بوده است ؛ یعنی جوامع بشری هر گاه از زمامداران با تدبیر و با تقوا و پرهیزگار و شجاع برخوردار بوده اند ، توانسته اند قدم هایی جلو بروند . آن وقتی که جوامع دچار مدیرانی شدند که برای آنها پرهیزگاری و پاکدامنی معنا نداشت ، ترجیح منافع مردم بر منافع خودشان مطرح نبود ، ترس از خوا و محاسبه ی الهی برایشان مطرح نبود – انسانهای ضعیف ، انسانهای دلبسته به منافع و شهوات شخصی – مشکلات برایشان بوجود آمد ؛ چه مشکلات عادی و چه مشکلات معنوی و اخلاقی . این که می بینید ملل اسلامی و کشورهای اسلامی در برهه ای از تاریخ ، مقهور قذرت های ظالم و متجاوز شدند ، علت همین بود.

اگر آن روزی که استعمار و لشگر کشی ها و کشور گشایی های غربی در مناطق اسلامی شروع شد ، زمامداران مسلمان از دین ، از پاکدامنی ، از غیرت و از شجاعت برخوردار بودند ، قضیه اینطور نمی شد . اگر پایبند به شهوات و پایبند به تسلط خودشان بر مقام وقدرت چند روزه نبودند ، موضوع اینطور نمیشد . ضعف  مسلمانان و جوامع اسلامی ، اغلب ناشی شده است از ضعف مدیران جوامع و زمامداران آنها ؛ البته هر دو روی هم اثر می گذارند . مدیریت های ناتوان و نا اهل ، نظام اخلاقی و سیاسی را در جامعه سست می کنند و انسانها را به ضعف می کشانند . آن وقت در چنین جامعه ای به طور طبیعی باز زمامداران از انسان های نا اهل تر و ضغیف تر رنج می برند و مبتلای به آنها می شوند .

راهبرد تصریحی :

1-    مدیریت ها اگر توام با شایستگی ، پاکدامنی و شجاعت و توانمندی باشد ، در قوت جوامع انسانی و اسلامی موثر خواهند بود .

2-    دلبستگی به منافع و شهوات ، ترجیح منافع خود بر منافع مردم ، ضعف و نا اهلی ، مدیران را مقهور قدرت های ظالم و متجاوز می نماید .

راهبرد های استنتاجی :

1-    نباید به زمامداران صالح و شایسته بسنده کرد ، بلکه مدیران در سطوح مختلف نیز بایستی شایسته و صالح و خدا ترس باشند تا اوضاع جامعه به سمت صلاح پیش برود .

2-    التزام عملی مدیران به رهبری ، پرهیزگاری و پاکدامنی و ترجیح منافع مردم بر منافع خود است .

3-     

تعیین مدیر ،یک مساله  ی ارزشی است

مساله ی غدیر ، یعنی گزینش علم و تقوا و جهاد و ورع و فداکاری در راه خدا و سبقت در ایمان و اسلام و تکیه روی اینها در تشخیص  و تعیین  مدیریت جامعه . این قضیه ، یک قضیه ی ارزشی است . به این معنا ،  غدیر نه برای شیعیان ، بلکه برای همه ی مسلمانان ، آموزنده و حاوی درس است و می تواند مورد تجلیل و تکریم قرار بگیرد که حالا نمی خواهیم در این زمینه ها ، وارد بحثهای فرقه یی و طایفه یی بشویم و نباید بشویم . عید غدیر ، حقیقتا برای مردم عید است ، چون به یاد آورنده ی یک امر حساس و مهم است . (3)

راهبردهای تصریحی :

1-    در تعیین مدیران بایستی به علم و تقوا و جهاد و ورع و فداکاری در راه خدا تکیه کرد .

راهبردهای استنتاجی :

1-    مدیریت در جامعه اسلامی ، یک مساله ی ارزشی است و لذا شرایط ارزشی باید  در مدیران ، رکن اساسی باشد .

2-    رعایت ارزش ها در مدیران ، سبب جهت گیری سالم و الهی مدیریت می شود .