بد عهدی غرب به زعامت آمریکا در اجرای متعهدانه برجام و بی اعتمادی و ترس بانک ها و موسسات مالی دنیا از رفتار های بی ثبات آمریکا در خصوص روابط با ایران، مذاکرات هزار و یک شب منجر به توافقات نیم بند جمهوری اسلامی ایران با ۱+۵ را به مستندی برای اثبات زیاده خواهی های غرب و بی اعتمادی نسبت به سیاست های مزورانه آمریکا بدل کرده است.


به گزارش کناره ، اِعمال فشار غرب برای بازدید از اماکن نظامی ایران ( PMD)  در جریان مذاکرات هسته ای که به عنوان متمّمی قلدرمآبانه در پاسخ به لبخندهای دستگاه سیاست خارجی بر جمهوری اسلامی تحمیل شده است، عمق مطالبات غرب را هویدا ساخته و به روشنی نمایان کرد که مدعیان سیادت بر مدیریت جهانی با بردن پرونده ی هسته ای ایران بر نوک نیزه ی تزویر به دنبال رمز گشایی از زوایای پنهان قدرت سخت جمهوری اسلامی هستند.

این روزها نیز مکتوم ماندن متن توافق دستگاه دیپلماسی ایران با کارگروه اقدام مالی بین المللی( FATF)  که عنوان راهبر مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم را در جهان با خود یدک می‌کشد، حاوی ابهاماتی است که برجسته ترین آن تشکیک در فهم مشترک طرفین از تعریف تروریسم، موازی کاری و تعیین نقش قانون داخلی مصوب سال ۹۴ در ایران برای مقابله با تروریسم، ساز و کار راستی آزمایی تعهدات طرف ایرانی، نگرانی از دسترسی غرب به بانک اطلاعات مالی ایران،  میزان تعهدات طرف غربی در قبال اقدامات ایران و از همه مهمتر مجهولیت فهم طرفین از جایگاه محور مقاومت ( سوریه، حزب الله، حماس و...)  در متن تعریف تروریسم است که از سوی غرب به مثابه محور شرارت و آشوب طلبی منطقه ای محسوب شده و در تعریفی متضاد و بر اساس دکترین سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصل راهبردی برای " حمایت " تعبیه شده است.

باید اذعان داشت که به دلیل تضاد در اصول راهبردی آمریکا و ایران ( مدیریت جهانی با بهره گیری از تئوری های استکباری از سوی آمریکا و استکبار ستیزی و حفظ استقلال از سوی ایران) و نیز رفتارهای بیش از سه دهه اخیر غرب در قبال ایران ، اعتماد به غرب از کمترین جایگاه در اذهان مردم و تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی برخوردار است و مذاکرات مقطعی بر اساس تساوی منافع طرفین قابل تعیّن و ارزیابی است.

پر واضح است که سیاست های خزنده و قارچ گونه غرب برای کنترل ایران از مسیر های برجام و FATF پایان کار نخواهد بود و با مسدود کردن راههای ارتباطی محور مقاومت با ایران به دنبال سلب ابتکار عمل منطقه ای از ایران، محدود نمودن قدرت نمایش ایران به مرزهای داخلی و اجرای تصمیمات مشترک در خصوص تحولات منطقه ای ( برجام ۲)  است تا معادلات مربوط به زورآزمایی های خاورمیانه را بر اساس منافع غرب و توقعات استکباری خود تغییر دهد .

مهمتر آنکه این سناریو تا زمانی تداوم خواهد داشت که غرب پس از پیاده سازی برجام ۲ و بهانه جویی در قبال مسائلی نظیر حقوق بشر در ایران پا را فراتر نهاده و با ورود به مسائل داخلی ایران به دنبال اجرای سکانس پایانی سلطه بر ایران و اقدامات اصلاحی مشترک ( برجام ۳)  در محدوده حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران برآید که بی شک رویای ۳۷ سال گذشته آمریکا را محقق خواهد ساخت.

حال دیوار ساختگی FATF سکانس میانی غرب برای انفعال و به بند کشیدن دکترین سیاست خارجی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران است یا مسیری برای اقدام در راستای تامین امنیت و آرامش جهانی، موضوعی است که سرداران سیاست خارجی باید بر اساس سبقه و پیشینه ی رفتارهای غرب به تحلیل آن اقدام کنند.

اسماعیل البرزی

انتهای پیام/

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تازه ترین اخبار