یکی از مهمترین تعالیم دین اسلام به بانوان مسأله ی حجاب است، البته حجاب در ادیان و فرهنگهای غیراسلامی هم مطرح بوده است، چرا که در جنس زن بهطور فطری و غریزی میل به حیا و عفت وجود دارد.
این میل باعث می شود تا زن به طرف حجاب سوق پیدا کند و شخصیت هایی که با حجاب مخالفت میکنند به نوعی با این میل فطری مبارزه می کنند و به بهانه ی تجدد و عقب نماندن از مد، مصرفکنندگان لایقی برای لوازم آرایش و کارخانه های اروپایی می شوند.«دل باید پاک باشد» این سخن و حرفی است که بارها از زبان مخالفان حجاب شنیده ایم. درست است که پاک بودن دل یا باطن نعمتی بزرگ است اما آنچه حقیقت است این است که اگر دل پاک باشد لاجرم به ظاهر نیز تسری پیدا می کند و ظاهر را هماهنگ با باطن پاک می گرداند.در جامعه ی امروز بر اثر زیاد شدن ارتباطات وسایل جمعی و مجازی، تلگرام و ایستاگرام و توثیتر و ... و کانالهای مختلف و شبکههای ماهوارهای که تبلیغکننده مدگرایی و... هستند و پیرو مسیر غرب، اشخاص آن میل و فطرت راستین خویش را به یاد بردهاند؛ اما در جامعه ای این چنینی هنوز کسانی هستند که ارزش وجودی خویش را به زیر پا ننهادهاند و گوهر وجودیشان، حجاب را نه محدودیت بلکه مصونیت می یابد.
حجاب
حجاب در فرهنگهای لغت به معنای پرده و پوشش و حائل است. حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان دارای دو بُعد است. بُعد ایجابی و سلبی. بُعد ایجابی آن «وجوب پوشش بدن است» و بُعد سلبی آن «حرام بودن خودنمایی به نامحرم» این دو بُعد در کنار یکدیگر و مکمل هم حجاب را محقق می کنند.
عفاف
عفاف در فرهنگ فارسی معین به معنای پارسایی، پرهیزگاری و پاک دامنی است. عفت حالتی نفسانی است که در پی پرهیزگاری و تقوا، انسان را از خطا و غلبه شهرت مصون می دارد.راههای حجاب وعفاف
حجاب با ظاهر سر و کار دارد و پوششی بیرونی است اما عفاف از حجاب گستردهتر و معنای وسیعتری دارد چرا که هم پوشش درونی و هم پوشش بیرونی را شامل می شود. این دو تأثیر متقابل بر روی هم دارند، به این گونه که هر چه باطن انسان عفت و پاکدامنی بیشتری داشته باشد، روی ظاهر او تأثیر میگذارد و حجاب او را کامل تر می کند. در واقع عفت که ثمره ی شرم و حیا است، روی ظاهر نیز تأثیر می گذارد و در مقابل هر چه پوشش ظاهری بهتر شود. تأثیر آن روی عفت و پاک دامنی فرد نیز بیشتر است.
ثمرات حجاب
1- سنگینی و وقار: حجاب باعث رفتاری متین و باوقار در شخص می گردد که چنین رفتاری در نهایت باعث ارزش وجودی او می شود و احترام و شخصیت او نیز بالاتر می رود.
2- عفت در سخن: حجاب نیز عفت در سخن را در پی دارد. این چنین که شخص صدای خودش را نازک نمی کند و با عشوه و ناز، با نامحرمان صحبت نمی کند.
3- پرهیز از خودنمایی: و این پرهیز به همان متانت و وقار برمی گردد که از حجاب و عفاف متأثر است و با خودنمایی مقابله می نماید، آیه معروف «فلیضرین یخمرهن علی جیوبهن...»1 (سوره نور/ آیه 31). خمر که جمع خمار به معنای مقنعه است.
کلمه ی «جیوب» به معنای گریبان و سینه است. در جامعه ی عرب زمان جاهلیت مرسوم بود که زنان عرب روسری شان را پشت گردن می انداختند و گوش و گردن و زیور آلاتشان پیدا بود. بعد از نزول این آیه حدود پوشش را مشخص کرده و آن پوشاندن خمار «مقنعههایی» است که تا زیر سینه می آید و گردن و سینه و ... را می پوشاند؛ و بیان جلباب هم در ادامه این آیه که از مقدمه بلندتر است و هم از چادر کوتاهتر، پوششی کاملتر از خمار یا مقنعه دارند.
حد پوشش اسلامی
«و قل المومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا بیدین زینتهن إلا ما ظهر منها و لیضرین یخمر هن علی جیویهن ...»2 (همان). این آیه که به آیهی حجاب معروف شده است به زنان مومن بعد از فرو بستن چشم در برابر نامحرم و پاک دامنی و آشکار نساختن زینت، به آنها می گوید مقنعههایشان را تا گریبان فرو گذارند.» «خمر» جمع خصار به معنای مقدمه است.
کلمهی «جیوب» به معنای گریبان و سینه است. در جامعه عرب زمان جاهلیت مرسوم بود که زنان عرب روسری شان را پشت گردن می انداختند و گوشش و گردن و زیور آلاتشان پیدا بود؛ و آیه حجاب نازل شد. و بیان جلباب در آیات دیگر که از مقدمه بلندتر است و هم از چادر کوتاه تر، پوششی کامل تر از خمار یا مقنعه دارد. خمار و جلباب هر دو حدود پوشش را تعیین می کنند.
تأثیر حجاب در تحکیم و بنیان خانواده
با رفتار و منش های متانت و عفت در سخن و پرهیز از خودنمایی، نامحرمانی که در اجتماع حضور دارند، نمی توانند از زن سوء استفاده کنند و تمایلات جنسی در چهارچوب و محدوده خانواده پاسخ داده میشود یعنی فقط و فقط با ازدواج و نه روابط آزاد.روابط آزاد در جامعه مخل روابط زناشویی و اخلاقیات و اضمحلال بنیان خانواده می گردد: «در جامعهای که برهنگی بر آن حاکم است» هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است. مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریک بوده است. پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شکفتگی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد. در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است. ناگهان زن جوانتری از راه می رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و اما همه می دانند که هیچ جوانی نیست که به میان سالی و پیری نرسد و لابد می دانند که اگر امروز آنان جوانان و با طراوتاند در فردای بی طراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند برای خانواده ی فردای آنها، همان خطراتی را ایجاد کنند که خود آنان امروز برای خانواده ها ایجاد می کنند.»3 (حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ صفحه 69، 70).شهید مطهری نیز در کتاب «مسألهی حجاب» در مورد تحکیم بنیان خانواده، یا دلایلی روابط آزاد را انتقاد نمودند. «روابط آزاد اولاً موجب می شود که پسران تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی می نهد، اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزند زدن و احیاناً برای خدمتگزاری و کلفتی بخواهند و ثانیاً پیوند ازدواجهای موجود را سست می کند و سبب می گردد به جای اینکه خانواده بر پایه ی یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بدانند برعکس به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت ببیند و چنانکه اصطلاح شده است یکدیگر را زندانیان بنامند.»4 (شهید مطهری، مسأله ی حجاب، صفحه 82 و 83).
در دین مبین اسلام برخلاف فرهنگ برهنگی و روابط آزاد، تکیه و تأکید بر فرهنگ پوشش و حجاب و عفاف است که لذتهای جنسی را فقط و فقط محصور در روابط زوجین مشروع می داند و پیوند محکم آن را در کادر خانواده که موجب صمیمیت هر چه بیشتر می گردد.
منبع : ماهنامه خانواده شاد
انتهای پیام/