به گزارش کناره به نقل از  گلستان ما، دکتر حسن بیارجمندی در جدیدترین یادداشت خود خطاب به استاندار گلستان نوشت: بعد از اعمال تحریم های فلج کننده آمریکا و کشورهای اروپایی علیه مردم ایران (پس از کودتای رنگی ناموفق سال ۸۸) که به تعبیر رهبر معظم انقلاب جنگ اقتصادی علیه کشور عزیزمان بود ، یک سؤال بسیار مهم در همان مقطع زمستان سال ۹۰ و بطور خاص در میان مدیران عالی نظام مطرح شد ؛ با این مضمون که "مشکل اصلی کشور مدیریتی است یا تحریم ؟

نه تنها نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی ، بلکه دیدگاه کارشناسان بی طرف بر سهم عمده سوء مدیریت و تدبیر در قوه مجریه بالغ بر ۸۰ درصد بود .

در اول فروردین سال 92 مقام معظم رهبری در تشریح شاخص‌های فرد اصلح برای ریاست جمهوری یازدهم در حرم مطهر رضوی ، « آنچه كه برای رئیس‌جمهور آینده نیاز داریم » را این گونه توصیف كردند : 

« امتیازاتی كه امروز وجود دارد ، منهای ضعفهائی كه وجود دارد . این را همه توجه كنند ؛ رئیس‌جمهورِ هر دوره‌ای باید امتیازات كسبی و ممكن‌‌الحصول رئیس‌جمهور قبلی را داشته باشد ، ضعفهای او را نداشته باشد.»

پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز قبل از انتخابات لیستی از نقاط ضعف دولتهای نهم و دهم را منتشر کردند : https://goo.gl/uuob55

بررسی اجمالی همین لیست رسمی نشان می دهد که عمده نقاط ضعف لیست شده ، به وجود مواردی از سوء مدیریت و تدبیر در دولتهای نهم و دهم باز می گشت نه تحریم ها .

البته این نقاط ضعف بطور خاص به شخص رئیس دولت منحصر نمی شد بلکه به بعضی وزرا و در سطح استانها به بعضی استانداران و معاونین و مدیران ستادی آنان و همچنین مدیران سازمان ها و ادارت کل و فرمانداران باز می گشت که در خروجی سیستم مدیریتی دولت در سطح کلان دیده می شود و برای همگان در سطح کشور ملموس و عینی بود .

با این وجود و وزن ناچیز تحریم ها در برابر نقاط ضعف ناظر بر سوء مدیریت و تدبیر ؛ در دولت یازدهم رفع تحریم ها از طریق مذاکره و گشایش اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و نه تنها مدیریت کلان کشور بلکه مدیریت عالی استان ها نیز متاثر از چنین رویکردی به حالت انتظار فرو رفته و از نقاط ضعف موجود غافل شدند تا که امروز باید از آنها به نقاط ضعف مفرط و کهنه شده در بدنه اجرایی کشور یاد کرد .

امروزه با این تجربه سنگین و پرهزینه ، دیگر بر هیچ مدیری پوشیده نیست که نه گشایش های پسا برجامی ، نه سرمایه گذاری های خارجی و دولتی ، نه افزایش قیمت نفت و تحقق اعتبارات مورد انتظار و تزریق آن به حوزه های مدیریتی و ... دیگر نمی تواند در این شرایط اورژانسی ثمربخش باشد و آنچه بطور خاص مثلا در یک وزارتخانه یا استانداری می تواند ضامن دستیابی به حداقل انتظارات مردم باشد ؛ همان عنصر مدیریت و تدبیر برای رفع نقاط ضعف است .

نگارنده در آستانه تعیین استاندار جدید و درست در مقطعی که خبرها حکایت از بخت ۸۰ درصدی تعیین رازانی بعنوان استاندار گلستان بود ؛ طی یادداشتی عواقب چنین انتخابی را به طور غیر مستقیم متذکر شدم : گلستان در جنگ فرسایشی استاندار بومی یا غیربومی/ سید مناف هاشمی یا اسدالله رازانی در راه کاخ سفید گلستانی ها

✍️ در آن یادداشت گزینه بعد از ابقاء استاندار سابق را ، " تعیین استاندار بومی یا غیربومی تحول آفرین با بهره مندی از توان علمی و تجربه مدیریتی عالی " اعلام نمودم . 

در اینجا بنا ندارم به جزئیات هماهنگی های صورت گرفته برای خارج شدن رازانی از گزینه های استان و جایگزین شدن دکتر هاشمی بپردازم .

اما به زعم بسیاری از کارشناسان بی طرف ، دکتر سید مناف هاشمی با عنایت به ملاحظات مندرج در یادداشت مذکور ، دارای چنین امتیازاتی بود که چشم انداز روشنی برای رفع نقاط ضعف موجود در استان را ترسیم می کرد .

سخنان مدبرانه هاشمی در جلسه معارفه ، برگزاری اولین جلسه شورای تامین در همان روزهای ابتدایی ( نشان حرفه ای یک مدیر ) ، بازدیدهای میدانی کارشناسانه از حوزه های واجد اولویت مدیریتی استان ، جمع بندی ارزیابی های میدانی و پیگیری رفع موانع اداری در نشست های عالی در تهران ، تلاش و پرکاری خستگی ناپذیر ، مدیریت هوشمندانه بعض جلسات خصوصی پر حاشیه و اتخاذ مواضع قاطع و قابل تحسین ، و... همگی از واجد بودن چنین ویژگی حکایت می کرد و می کند .

اما به تجربه شخصی نگارنده و قرائن و حتی بعضی اطلاعات دریافتی راجع به لیست های بلند بالای گروه های سیاسی ، افراد ذی نفوذ در استان و تهران مبنی بر درخواست پست و منصب ( بعضی گمانه ها تا حدود ۱۰۰۰ نفر❗️) ، ساختار و نیروی انسانی خاص در استانداری و فرمانداری های تابعه و نیز مطالبات و انتظارات ویژه آنان ، فقدان تیم مدیریتی قوی و همسو ، نقش آفرینی ویژه حلقه معروف و موسوم به شهردار هاشم پور ، سفارش های تهران و طمع مدیران تهرانی گرگانی الاصل منتسب به بعضی افراد و اشخاص شناخته شده همچون ( م.ع.ا ) ، ( م. ه ) و... به تعبیری نرم افزار مدیریت دکتر هاشمی را که ما از آن به امتیاز ویژه استاندار جدید یاد کردیم ویروسی نموده است.

در حالی که خروجی سیستم مدیریتی استاندار جدید باید تبادر کننده فضای تغییرات ملموس تحول آفرین بسمت پیشرفت و توسعه استان باشد ؛ متاسفانه از نوع تغییرات و درخواست های بعضی نمایندگان مجلس با تاکید بر تغییر فرمانداران و بعضی روسای ادارات بوی تند سهم خواهی و آغاز صف بندی رقابت های انتخاباتی سال ۹۸ و فعالیت های زودهنگام انتخاباتی به مشام می رسد که نه تنها بزرگترین فرصت مدیریتی را از دکتر هاشمی سلب می کند بلکه استان را تحت تاثیر چنین ویروس مختل کننده ای از امتیاز ویژه مدیریتی وی عملا محروم خواهد کرد .

اکنون و به تجربه و اطلاع از وضعیت حلقه اول اداره استان در مقطع دولت نهم و اول دهم می توانم بگویم استاندار گلستان بر سر یک دو راهی سرنوشت ساز قرار گرفته است :

1- با این سخت افزار و نرم افزار موجودی که تحت ملاحظات و شرایط مورد اشاره در بالا ، ویروسی شده است ؛ ادامه روند مدیریتی کنونی آغاز شده یعنی پذیرش توصیه ها ، برون سپاری انتصابات ، تن دادن به سهم خواهی های مفرط سیاسی ، اقتصادی و ... [ به گواهی تغییرات محدود انجام شده ] به بکار گیری افرادی ضعیف ، وامدار ، بی تعهد و احیانا ناسالم در سطوح مختلف مدیریتی استانی و شهرستانی منجر خواهد شد که به کاهش کیفیت مدیریتی و ضعف عملکرد استانداری منتهی می گردد .

در این صورت قطعا عملکرد و سرنوشت برخی استانداران پیشین در دولتهای مختلف در انتظار دوره مدیریتی هاشمی است و نهایتا اینکه دوره ای بدون توفیقات چشمگیر و قابل اعتنا در تاریخ استان ثبت خواهد شد .

2- با تکیه بر ویژگی و امتیازهای یاد شده خود ؛ بطور مستقل ، مقتدرانه و بدون هیچ ملاحظه ای تغییرات تحول آفرین را با رویکرد رفع بعض نقاط ضعف مفرط در چارچوب اختیارات استانی به پیش برده و راهبری کند و در این مسیر از مشورت با افراد و مجموعه های مطلع و دلسوز بهره بگیرد و با دستی پر و مبتنی بر سیاست کلان اعتدالی دولت از افراد سالم ، توانمند و دلسوز برای مدیریت های استانی و شهرستانی بهره بگیرد .

در این صورت اگر هر نتیجه ای با این فرآیند مدیریتی حاصل شود ، قطعا همگان علاوه بر تحسین ، اذعان خواهند نمود که هاشمی می خواست و تلاش کرد تا دلسوزانه کار موثر و سالم کند اما فلان افراد یا فلان موانع یا ... نگذاشتند و مهمتر از همه اینکه وجدان تان راحت تر است و نزد خدا حجت موجه خواهید داشت / والعاقبة للمتقین

انتهای پیام/