به گزارش کناره ، کیست که نداند موثرترین قشر تاثیرگذار در حیات سیاسی یکصد سال اخیر ایران روحانیت بوده است ، اگر بخواهیم فقط به نمادهای این جریان اشاره کنیم می توان به حضور روحانیت در جریان مشروطه و نقش آنها در مشروعیت دادن به قیام مشروطه اشاره کرد .

فتوای میرزای شیرازی در تحریم توتون و تنباکو و تبعیت مردم تا جایی که حتی زنان ناصرالدین شاه نیز قلیان های خود را شکستند نمونه ای دیگر از حضور پرقدرت روحانیت در عرصه سیاسی ایران بود .

فریاد های مدرس در مجلس و بعد از آن میدان داری آیت الله کاشانی در قصه ملی شدن صنعت نفت ایران و حضور امام خمینی (ره) در قیام مردمی ملت ایران و پیروزی انقلاب اسلامی همه مرهون قشری بنام روحانیت است .

آنچه که این قشر را متمایز از سایر اقشار جامعه ساخته روح تعالی یافته این قشر در سایه زهد ، تهذیب ، تعبد و ساده زیستی به تاسی از سیره نبوی و ائمه اطهار بوده و به همین خاطر اعتماد مردم ایران طی این سالها همواره به این قشر زیاد است و گروههای مختلف مردمی با هر تیپ و قیافه ای احترام خاصی برای آخوندها قائلند .

در واقع می توان روحانیت را زمانی بیشتر درک کرد که دین در خطر باشد و شرعیات و حلال و حرام خدا رعایت نشود و این موضوع ربطی به حکومتهایی که در ایران سر کار بوده اند نداشته و ندارد .

بعد از انقلاب اسلامی نیز این روحانیون بودند که در صف اول حمایت از امام خمینی (ره) قرار داشتند و هر جا نیاز به نیرو و مبلغ دین بود مخصوصا در جمع کردن غائله های مرزی و در ادامه جنگ تحمیلی روحانیون پیش قدم بودند .

اما امروز بعد از 38 سال از انقلاب اسلامی احساس می شود  باز هم جامعه به حضور روحانیون زاهد و پارسا و ساده زیست نیاز دارد ، روحانیونی که شجاع باشند و حرف شرع مقدس و درد مردم را فریاد بزنند .

حکومتها در گذر زمان دستخوش معضلاتی چون پارتی بازی ، فساد اداری و مالی ، اختلاس و رشوه ، تبعیض و دهها مشکل دیگر می شوند و در کنار معضلات فرهنگی هم در اثر بی برنامگی و هجمه های ماهواره ای دشمن فزونی یافته، لذا باید کاری کرد .

در اینجا نقش روحانیت باز هم جلوه گری می کند و وقتی احساس می شود برخی مدیران نمی توانند و یا نمی خواهند از این مشکلات عبور کنند باید روحانیت ورود کند اما سوال اساسی اینجاست که در تمامی ادارات و نهادها و ساختارهای رسمی جامعه، شاهد حضور روحانیون مختلف هستیم اما چرا تاثیر و اراده معطوف به حل مشکلات دیده نمی شود ؟

در واقع از زاویه دیگری به موضوع نگاه می کنیم و آن اینکه بپذیریم بالاخره این قشر هم متاثر از خصوصیات درونی جامعه بعضا دچار آلودگی هایی شده و ممکن است در مقابل برخی انحرافات و کاستی ها سکوت اختیار کند و یا در تلاطم طوفانهای سیاسی جامعه بطرف جناح سیاسی خاصی کشیده شود و نتواند وظیفه اش را بدرستی انجام دهد .

متاسفانه در بزنگاه هایی چون فتنه 88 و جریان انحرافی این گسست ها بیشتر دیده شده و شاهد گروه بندی و صف بندی هایی حتی در سطح روحانیت در این زمینه هستیم و این باعث شده تا مردم هم به تاسی از روحانیت در این گروه بندی ها قرار بگیرند چون مردم آنها را الگوی خود قرار داده اند و اگر این الگو غلط بشود جامعه ای را منحرف می کند .

یکی از این الگوهای غلط مرحوم آیت الله منتظری بود که رادیوهای بیگانه او را جانشین امام می دانستند و سرمایه گذاری زیادی از طرف منافقین ، چپ ها و گروههای مختلف رادیکال روی وی صورت گرفت اما او منحرف شد و امام راحل نیز هم بدون تعارف او را کنار گذاشت .

در جریان فتنه 88 شیخ صانعی که عنوان مرجع تقلید را یدک می کشید منحرف شد و به همراه روحانیونی چون کروبی و خاتمی و موسوی خویینی ها با حمایت هاشمی رفسنجانی تجمعات عظیم خیابانی علیه نظام را مدیریت می کردند ، در واقع قسمت اعظم مردم و جوانانی که در کوچه خیابان بودند گول ظاهر این افراد که روحانی بودند را خوردند و منحرف شدند .

امروز نیز متاسفانه شاهد سکوت برخی روحانیون نامدار و انقلابی هستیم که زمانی فریادشان لرزه بر اندام متخلفان و منافقین می انداخت ، امروز بایستی تریبون های نماز جمعه محلی باشد تا مشکلات و معضلات و انحرافات جامعه گفته شود و تذکر به مدیران و مسئولین خاطی داده شود و در صورت تکرار تخلف با او برخورد کنند .

امروز آن شور و حرارتی که باید در نمازجمعه های استان گلستان متصاعد شود و جوش و خروش مردمی و حرکت اجتماعی در جهت رفع بزهکاری را رقم بزند شاهد نیستیم و برخی ها نیز همچنان به تکرار مکررات و نصیحت های 1400 سال پیش مبادرت می ورزند .

این وضعیت در سطح کشور نیز هست و دلیلش هم سخنان حجت الاسلام سید حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی است که می گوید : امروز رهبری تنها مانده و روحانیت به وظیفه اش عمل نمی کند . روحانی در گرگان تصریح کرد: مگر زبان ما روحانیت را بریده اند که فریاد نمی زنیم ، چه شده است که ما به این روز افتاده ایم .

اطاله کلام اینکه روحانیت آخرین سنگر دفاع از مظلومین و مستضعفان است و وانگهی نگهبان دین و حامی اصلی اسلام نیز همین قشر می باشند و روی همین اصل توپخانه دشمن روی این قشر زیاد است اما اگر مردم از این قشر هم ناامید شوند کجا بروند ، باید روحانیون مرجع فکری و دینی جامعه باقی بمانند و هدایتگری کنند ، اگر صدای شنوایی نیست فریاد کنند ، با مدیران رودروایسی و تعارف نکنند و امام فقیدمان را الگوی خودشان قرار دهند  و ولی فقیه زمان را یاری رسانند.

امروز گلستان نیاز به روحانی شجاع و انقلابی دارد تا نسبت به کم کاریها ، دروغ ها ، انحرافات ، جریان های لیبرالی خفته و کمین کرده و منتظر انتقام در برخی بیوت ، استفاده ناصحیح از موقوفات ، بیکاری ، گرانی ، تورم ،و دهها مشکل دیگر فریاد بکشد .

برگزاری حجم زیادی از کنسرت ها به همراه گسترش شبکه های اجتماعی تهدیدی برای دین و مردم خصوصا جوانان و دین گریزی آنها با ایجاد شبهه ها به شمار می روند و این می رساند تا علمای اسلام برای این حرکتهای خزنده ضد فرهنگی برنامه ریزی کنند .