سیاست کلمه ای عربی هست که به معنای تصمیم و چاره می باشد ، تصمیم و چاره در تمامی موارد اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی - علمی و ... عینیت دارد.

 به گزارش کناره،  نویسنده در این یادداشت دانسته ها و تجربیات خود را به قلم می آورد، لذا هیچ تصمیمی جهت به کرسی نشاندن حرف های خود ندارد و به جهت اثبات این سخن ، خواننده را به مطالعه دقیق و متفکرانه یادداشت فرا میخواند و در پایان ، یادداشت خود را با سه پرسش خاتمه می دهد، سیاست کلمه ای عربی هست که به معنای تصمیم و چاره می باشد.تصمیم و چاره در تمامی موارد اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی - علمی و ... عینیت دارد.

برای رسیدن به یک هدف اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی - علمی و... هیچ راهی جز بالا رفتن از نردبان سیاست (تصمیم و چاره) نیست.

یک نردبان را در نظر بگیرید هر قدمی که در نردبان سیاست (تصمیم و چاره) بر می دارید، هر پله ی نردبان نامی دارد "چه کس ؟ چه جا ؟ چه گاه ؟ چگونه ؟ چرا ؟ چه ؟" و پله آخر یعنی سیاست ( تصمیم و چاره ) ، در پله آخر نردبان چیست و باید به کجا برسیم ؟ هرکشوری در انتهای نردبان خود هدفی دارد، پله ی آخر نردبان و هدف کشور ما ، موازین انقلاب و اسلام است.

برای بالا رفتن از نردبان و رسیدن به اهداف انقلاب و اسلام باید چه کرد؟

نردبان اسلام به سمت خداست، آیا دیده اید کسی برای بالا رفتن از نردبان دست خود را به جایی بند نکند؟

آن هم نردبان کامل به سمت بالا و هدف مشخص و نه اینکه کج باشد ، حال برای بالا رفتن از نردبان و رسیدن به اهداف انقلاب و اسلام ما نیاز داریم دست مان را به جایی بند کنیم و آن هم قرآن است و جز این یعنی تفرقه (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ) برای بالا رفتن از نردبان نیاز است که نردبانی محکم بسازیم.

جنس نردبان هر کشوری متفاوت است و از مواد خامی تشکیل شده است . نردبان پلاستکی (مواد خام خود) ، نردبان فلزی (مواد خام خود)، نردبان چوبی (مواد خام خود) و ...

تمامی این نردبان ها محکم هستند ، ولی جنسی متفاوت و با مواد خامی متفاوت و مطابق با اهداف خود.

جنس نردبان ما را آیات و نشانی های الهی ، یعنی همان (چه کس ؟ چه جا ؟ چه گاه ؟ چگونه ؟ چرا ؟ چه ؟ ) مشخص ساخته اند و هر کس که بخواهد به این هدف برسد باید این مسیر را بگذراند

حال عده ای نمی خواهند به این هدف برسند هیچ مانعی نیست.

رسیدن به قله را بر کسی زور نکرده اند. ولی آیا عقل و انسانیت به ما اجازه می دهد ، که راه رسیدن به این قله را که آحاد مردم مطابق با فطرت خود قبول دارند ببندیم؟

اینجاست که طبق همان چراها و چگونگی ها و ... (مواد خام)

آیه سوم سوره حضرت ابراهیم (خطاب به مردم و مسئولین) می گوید :

( الذین یستحبون الحیوه الدنیا علی الاخره و یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجا اولئک فی ضلال بعید)

(همان کسانی که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح داده اند و راه خدا را سد کرده و آن را منحرف می خواهند،آنان در گمراهی و دوری هستند)

لذا نویسنده می خواهد به این نتیجه برسد که علت تمامی تضادها و تفرقه ها ، عدم توجه و استفاده از مواد خام است...

نویسنده یقین دارد که ما جهت تهیه مواد خام برای ساخت این نردبان در تحریم نیستیم ...

نویسنده به هیچ وجه نمی خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند ، چون خودش بمانند خواننده به دنبال دانش و پرسشگری است...

لذا یادداشت خود را با سه پرسش به پایان می برد :

1) آیا کسانی که می بایست این مواد خام را جهت ساخت نردبان تولید کنند (نظریه پردازان) کم کاری کرده اند ؟

2) آیا کسانی که باید این مواد خام را خریداری کنند (مسئولین) هوشیاری لازم را دارند ؟

3) آیا برای خریداری این مواد خام که توسط خداوند و رسولش در اختیار ما قرار گذاشته شده است ، نیاز به هزینه است ؟

 

آرش مرندی