نه ما قادر به آن هستیم که نزولات آسمانی را افزایش دهیم و نه توانایی آن را داریم که رودخانه های منتهی به خلیج را مثل سابق پرآب تر کنیم ولی باید برای تنها راه حل، در باز نگه داشتن شریان و گذرگاه ورود آب دریای خزر به خلیج گرگان اقدام و چاره ای اندیشید...

به گزارش کناره ، همانگونه که مطلع هسنید خلیج گرگان در منتهی الیه جنوب شرقی دریای خزر واقع شده است و دارای قدمتی به طول چندین قرن می باشد که توسط شبه جزیره میانکاله که به صورت یک موج شکن طبیعی است این خلیج را از دریای خزر جدا نموده و همچون حصاری طبیعی او را از گزنه امواج خروشان دریای خزر حفظ می نماید. لازم به ذکر است که این خلیج در زمان بالا بودن سطح تراز آب دریا در حدود 400 کیلومتر مربع وسعت داشته بطوری که حداکثر عرض آن 14 کیلومتر در قسمتهای شرقی بوده و در قسمتهای غربی آن از عرض آن کمی کاسته می شود. در سوابق تاریخی آن در کتب و مقالات متعدد گفته شده است که در زمان قاجار جزیره آشوراده در دست روس ها بوده و به عنوان مهمترین مرکز استعمال خاویاری از آن نام برده می شد که آثار و بقایای حضور آنها ، هنوز در میانکاله باقی است و البته قدیمی های بندرگز هم از تردد روس ها با کشتی های باری و مسافری در دریای خزر و نهایتاً عبور از کانال و پهلو گرفتن در خلیج یاد کرده و فانوس دریایی بندرگز را صحت گفتمان خویش مطرح می نمایند – عده ای هم زمانی را که آب دریا در پای فانوس و سد احداثی تا زمین های کمالی در جریان بود از اشیاء و شیشه های مختلف و ظروفی که در کف دریا هنگام شنا پیدا می کردند به اهمیت تردد کشتی های روسی پی برده و آن را نقل می کنند . لنگر بزرگی که الان در میدانی کوچک در جلوی کارخانه اخوین نصب شده از باقی مانده های ورود و خروج کشتی های روسی آن زمان است که توسط شناگران و ماهیگیران بندرگز ی از قعر دریا خارج و به عنوان سمبل و نماد دریایی این شهر نگهداری و در مسیر دریا نصب شده است تا آثار و اعتبار بندری این شهر در اذهان مردم و گردشگران باقی بماند.

اگر فقط کمی به دو سه دهه قبل بازگردیم در دهانه رودخانه های منتهی به خلیج گرگان نظیر قره سو و مرزن جو مرکز تخم گذاری ماهیان و صید ماهیانی نظیر کپور – کفال – سیاه کولی و اورنج بوده و صیادان محلی در این محل ها به صید ماهی مشغول بودند. مانند این رودخانه ها در رودخانه های منتهی به دریا در املاک نوکنده هم وجود داشت که ماهی ها تا زمین های شالیزاری مالکان مزنگی و نوکندی نفوذ کرده و کشاورزان در زمان تخم گذاری در املاک شالی زاری خویش آنان را علاوه بر رودخانه های همجوارش صید می کردند. اگر چه روند تحقیقات و بررسی ها نشان از آمار نوسانات  آب دریای خزر در طی ده قرن گذشته داشته بگونه ای که هر 40 الی 50 سال یکبار آب دریای خزر سیکل (هیدرولیک) را طی می نماید یعنی در سال 1356 سطح آب دریا پایین رفته و به حدود تراز 2/28 متر رسیده بود و پس از آن به مدت 18 سال آب دریا بالا آمده و در سال 1374 به اوج خود رسید و سواحل را مورد تهدید قرار داد به گونه ای که دولت وقت به ناچار روستای قره سو را از خط ساحلی به محدوده نزدیک راه آهن منتقل و جابه جا نمود و در سال 1374 تا 1393 به مدت 19 سال روند پایین روی آب دریا ادامه یافته و هنوز هم ادامه دارد و طبق بررسی های انجام گرفته از سوی مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر (زیر مجموعه موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو) احتمال ادامه پایین روی آب دریا طی 5 سال آینده در حدود یک متر دیگر نیز دور از نظر نخواهد بود. با این همه باید گفت قصه اینبار فرق می کند اینبار آنچه مهم است(کاهش آبدهی رود ولگا – عدم بارندگی کافی – پدیده گرم شدن زمین – تبخیر آب دریا و دهها عوامل دیگر بر روند نوسانات آب دریای خزر تاثیرگذار هستند ولی تاکنون میزان اثرگذاری هر یک از عوامل به طور دقیق و به تفکیک اندازه گیری مشخص نشده است.

وضعیت فعلی :

در حال حاضر وسعت 400 کیلومتر مربعی آن به علت پایین روی آب دریا از یک سو و کاهش دبی ورودی رودخانه ها به این خلیج از سوی دیگر کاهش حجم ورودی آب دریا هم از طریق دهانه شرقی (حد فاصل جزیره آشوراده تا ساحل بندرترکمن ) از سوی دیگر موجب کاهش وسعت(مساحت) خلیج گرگان در حدود 22 درصد شده و عمق آن از میانگین متوسط حدود 4 متر به کمتر از 6/1 متر رسیده است. شایان ذکر است در حال حاضر تراز سطح آب دریای خزر (67/26 متر) است که این مقدار در واقع اختلاف ارتفاع سطح دریای خزر با میانگین سطح آب خلیج فارس می باشد و بدین معنا است که سطح آب دریای خزر 67/26 متر از میانگین آبهای آزاد پایین تر بوده و لذا عدد به صورت منفی نشان داده می شود .

وضعیت خلیج گرگان

این خلیج که بخش اعظم آن در بندرگز و نوکنده می باشد چه در هنگام بالا بودن آب دریا و چه در حال حاضر که از وسعت آن کاسته شده است. طبق قانون ظروف مرتبط در فیزیک عمل کرده و تا مادامیکه خلیج گرگان از طریق گذرگاه شمال آشوراده (به عرض 4 کیلومتر) به دریای خزر متصل است سطح آب خلیج با سطح آب دریای خزر هم سطح باقی می ماند ولی اگر این شاهراه حیاتی یعنی کانال خوزینی قطع شود که این اتفاق تقریبا در حال شکل گیری کامل است آن وقت باید شاهد مرگ تدریجی این میراث گرانبهای گذشتگان باشیم یعنی به خشکی گرائیدن همیشگی خلیج گرگان باید به ضرس قاطع گفت : چنانچه روند کاهش عمق آب و کاهش نزولات آسمانی و کاهش رودخانه های منتهی به خلیج گرگان ادامه یابد و از طرفی تنها دهانه ورودی آب دریای خزر به خلیج گرگان نیز با روند کاهش مواجه گردد. پیش بینی اینکه ظرف 10 سال آینده ارتباط دریای خزر با خلیج گرگان کاملاً قطع شده و معضلات و مشکلاتی که گریبانگیر دریاچه ارومیه گردید به زودی دامن گیر خلیج گرگان شود دور از دسترس نیست. علی الخصوص که دهانه ورودی اب دریای خزر به خلیج گرگان در بعضی نقاط به کمتر از 50 سانتی متر (یعنی کمی بالاتر از ساق پا) رسیده که نسبت به 5 سال پیش نزدیک به 100 سانتی متر کاهش یافته که با یک تناسب بسیار ساده می تون محاسبه کرد که کمتر از 5 سال دیگر این ارتباط یعنی رابطه دریای خزر با خلیج گرگان به طور کامل قطع شده و فرآیند تبخیر در خلیج گرگان ابتدا آن را به شکل یک تالاب و سپس مانداب یا مردابی بدبو و ناخوشایند درآورده که دیگر قابلیت هیچ انتفاعی را نداشته و محیط زیست دریایی را به مخاطرات جدی روبهرو خواهد کرد .

راه حل پیشگیری از تهدیدات پس روی خلیج گرگان

نه ما قادر به آن هستیم که نزولات آسمانی را افزایش دهیم و نه توانایی آن را داریم که رودخانه های منتهی به خلیج را مثل سابق پرآب تر کنیم ولی باید برای تنها راه حل، در باز نگه داشتن شریان و گذرگاه ورود آب دریای خزر به خلیج گرگان اقدام و چاره ای اندیشید چرا که از راه تعمیق و لایروبی مسیرهای آن میتوان به بقا و حیات خلیج گرگان کمک کرد و ضمن احیای این خلیج مسیر تردد آبزیان جهت تخم ریزی را به همراه حضور پرندگان مهاجر حفظ و راه تردد شناورها به دریا را نیز حفظ و نگهداری کرد. سوابق امر گویای آن است که افزایش بار لایروبی مسیردهانه ورودی توسط جهاد سازندگی (اداره کل شیلات) طی سالهای 67 و 69 بر روی کانال شرقی انجام گرفته و میانگین عمق در سال 69 معادل 5/3 متر در مسیر کانال مهیا بوده که علی رغم اینکه قریب به 25 سال از آخرین لایروبی آن می گذرد و امروز این مسیر نیز با کاهش شدید عمق مواجه می باشد و باید تدبیری بر این معضل شود. ضمن اینکه به علت پایین روی آب در گلوگاه ارتباطی یک تپه زیرآبی از آب بیرون آمده که بر روی آن نیزار تشکیل شده که به سهولت قابل مشاهده است و در حال حاضر فقط مسیر تردد سمت آشوراده باز بوده که تردد شناورها در این قسمت نیز به زودی مسدود می گردد .

عواملی که به کاهش عمق گذرگاه ارتباطی خلیج گرگان به دریای خزر تاثیر دارند: علاوه بر عوامل تاثیر گذار بر نوسانات آب دریایخزر – عوامل ذیل را نیز شاید به عنوان پارمترهای موثر بر کاهش عمق گذرگاه ارتباطی خلیج گرگان با دریای خزر مدنظر قرار داد که عبارتند از : رسوب گذاری در بستر دریا، تاثیر جریان های دریایی و جهت چرخشی آب دریای خزر(برعکس چرخش عقربه های ساعت)، وقوع طوفانها و حرکت امواج، سرعت و جهت ورزش باد(خصوصاً بادهای غالب غرب به شرق)، جهت جریان آب (بالاخص جریان غالب غرب به شرق)، رشد علفهای دریایی و به دلیل کاهش عمق آب و دریافت نور آفتاب بیشتر به آنها، ایجاد تپه های شنی و ماسه ای ناشی از تشکیل علفزارها که ذرات دریایی را در هنگام موج دریا و علفها دپو و ته نشین می کند، حمل گل و لای و ذرات زیر توسط جریان آب رودخانه که از ساحل به دریا آورده شده و در محدوده دلتای رود رسوب کرده و ته نشین شده اند و سپس جریان آب آنها را به داخل گذرگاه می راند.

عمق سنجی دهانه گذرگاه ارتباطی خلیج گرگان با دریای خزر :

در آبانماه سال 93 از دهانه غربی و جنوبی گذرگاه ارتباطی عملیات عمق سنجی خطی انجام گرفت و از دو مسیر غربی و شرقی که گودترین معبرهای این گذرگاه هستند آب نگاری به عمل آمده با مقایسه کلی در آنها در سال 94 مشخص گردید که مسیر غربی که قسمت ساحل آشوراده را به سمت شمال و شمال غرب در جهت شمال دور می زند به دلیل کاهش شدید سطح آب دریا و رسوبات در بستر عمق آن به کمتر از 40 سانتی متر رسیده و به لحاظ تردد حتی شناورهای کوچک(قایق موتوری) را نیز با مشکل تردد مواجه نموده و عملاً این مسیر نیز غیر قابل استفاده شده است و مضافاً به علت کاهش عمق، رشد گیاهان در بستر دریا افزایش و تشکیل علفزارهای زیرآبی در محدوده را داده است. این راه منتهی به خواجه نفس می باشد و حد قاصلف آشوراده تا دهانه خواجه نفس می باشد و به گفته صاحبان قایق موتوری که انتقال از آن طرف تقریباً صفر است اما مسیر دیگر نیز به علت وجود علفزار – نشت رسوبات در دهانه غربی گذرگاه و رشد علفها در بستر دریا عمق میانگین آن به 65 سانتی متر رسیده و به صورت نقطه ای در بعضی نقاط حداکثر 2/1 متر عمق دارد که این کانال حدفاصل آشوراده به طرف میانکاله و تقریباً تا دامداری بای و جهانشاهی می باشد که به کانال خوزینی معروف است اگر این کانال را هم در نیابیم مانند آن کانال از حیض انتفاع خواهد افتاد لذا باید تا مشکل حاد نشده اقدام نمود حالا که کانال خوزینی ظرفیت بیشتری برای کار و بازگشایی و نجات ورود آب دریای خزر مثل گذشته به خلیج گرگان دارد باید این شرایط را برایش فراهم نمود. نگاه نگارنده به همین مسیر معطوف است چرا که هنوز این مسیر به اندازه مسیر دیگر دستخوش مشکلات طبیعی نشده و زنده است و می توان او را احیاء نمود و اگر همین طور دست روی دست بگذاریم قطعاً آیندگان به ما نگاهی منفی خواهند داشت و این در ید قدرت مسئولین استانی و کشوری است .

سوابق لایروبی گذرگاه ارتباطی :

بر اساس اسناد موجود طی سالهای 67-69 اداره کل شیلات وقت از طریق وزارت جهاد سازندگی اقدام به لایروبی مسیر به میزان حجم تقریبی 000/350 مترمکعب نموده و عمق 5/3 متری را در مسیر تثبیت کرده بودند ولی اکنون با گذشت 24 سال از آخرین باری که مسیر گذرگاه شرقی لایروبی شده و از طرفی همچون روند کاهش عمق آب در گذرگاه شروع شده نیاز است جلوی این روند کاهش تدریجی گرفته شود زیرا در طی 10 سال آینده دیگر خلیج گرگانی وجود نخواهد داشت و حادثه دریاچه ارومیه در این کشور و این نقطه تکرار خواهد شد .

کلام آخر

اگر احتمال ادامه پایین روی آب تا حدود یک متر دیگر طی 4 الی 5 سال آینده در عمل اتفاق بیفتد به طور قطع و یقین بر اساس میزان کاهش عمق سالانه می توان پیش بینی کرد که ارتباط خلیج گرگان با دریای خزر به پایین ترین حد خود رسیده و حتی احتمال جدا افتادن خلیج از دریا نیز دور از ذهن نبوده که اگر این جدا شدن خلیج از دریا اتفاق بیفتد قطعاً خلیج گرگان به لحاظ تبخیر بیش از حد آب و جایگزین نشدن آن و ورود پسماندها و آبهای آلاینده شهرها و روستاهای حاشیه، این خلیج به مرگ محکوم و دیگر قابلیت گردشگری – تفریحی – صیادی – زیستگاهی پرندگان و غیره را از دست خواهد داد و ابزیان خلیج گرگان به خاطر افزایش میزان آلودگی ها نیز از بین خواهند رفت و مسیر عبور ماهیان استخوانی جهت تخم ریزی و ورود به خلیج نیز مسدود می گردد. لذا اگر امروز مسئولین عالی استان و کشور با یک تصمیم ضربتی و فوری به فکر نجات خلیج گرگان و لایروبی مسیر اتصال آب دریای خزر به خلیج گرگان نباشند و دست روی دست گذاشته و در صدد احیای آن برنیایند عواقب بدی برای این خلیج گرانبها و میراث گذشتگان به دنبال داشته و خشک شدن و تدریجی آن را در سنوات نزدیک خواهیم دید و مخاطراتی نظیر دریاچه ارومیه و زاینده رود را شاهد خواهیم بود لذا باید خصوصاً مسئولین استانی به این نقطه حساس که مهمترین جاذبه را برای صنعت گردشگری دریایی دارد و قرنهاست دست طبیعت آن را ایجاد کرده است باشند و آن را برای نسل های آینده نیز حفظ نمایند. این اقدام فقط برای این شهر موثر نخواهد بود بلکه برای یک استان و نهایتاً یک کشور حائز ارزش می باشد . ان شاءلله که مسئولین اقدامی عاجل را در این راستا بنمایند .

 

جمشید کردی نائب رئیس شورای اسلامی شهر بندرگز