چند صباحی است که اخباری ناخوشایند از این شهر پُرقِدمت استان مان می شنویم ؛ دستگیری شهردار ، دستگیری چند کارمند شهرداری ، دستگیری عضو شورای شهر ، دستگیری کارمند اختلاسگر بانک !

وقتی این اخبار را کنار ضعف مدیریت شهری و عدم پیشرفت محسوس در شهر می گذاریم ، درمی یابیم که بندرگز غربی ترین شهر استان گلستان تشنه مدیرانی جهادیست که برای پیشرفت و آبادانی آن شب و روز نشناسند.

قدمت این شهر از زمانی که روستا بوده ، تا کنون در تاریخ ؛ تا چند هزار سال گفته اند اما حدود 500 سال کمترین قدمت این شهرستان در اسناد مختلف تاریخی ست .

به استناد تاریخ شاه اسماعیل صفوی برای تسخیر نواحی شرقی دریای خزر به بندرگز مراجعه کرده‌است. این مطلب گویای آن است که بندرگز در آن زمان روستایی (به نام کناره) بیش نبوده و بعدها در دوره کریم خان زند به علت ارتباط با روسیه تزاری که در شمال شهر وجود داشت با جهش ویژه اقتصادی روبرو می‌شود. همین امر، عامل مهمی در نفوذ استعمار روسیه در این شهر می‌گردد ؛ به‌طوری‌که در زمان قاجار بارها روسیه برای تسخیر منطقه تلاش کرده‌است ، نفوذ روس‌ها در این شهر به قدری بود که حتی در زبان و فرهنگ مردم بندرگز و گاهی آثار آن در زبان بومی منطقه دیده می‌شود.

بندرگز در قدیم با داشتن اسکله چوبی و با ایجاد یک انبار بزرگ کالا توسط روسها ( حدود 140 سال پیش ) به مهمترین شهر تجاری  منطقه استرآباد تبدیل شد که از یک سو با گرگان ، دامغان ، شاهرود ، مازندران و تهران و از سوی دیگر با باکو و هشترخان آستاراخان روسیه ارتباط برقرار می کرد.

اما با عقب رفت آب دریا در این منطقه و تأسیس بندرترکمن و ایجاد اسکله درآن واقع شده در ۲۱ کیلومتری بندر گز ، تجارت و اقتصاد این شهر شروع به نزول می‌کند. از آن پس  عموم مردم به کشاورزی روی می آورند .

حال به این شهر و مردم خوب آن جفاست که یک مدیریت یکپارچه ، جهادی و قوی در شهر حاکم نباشد تا مطابق با قِدمت تاریخی و در شأن مردم آن باشد ، مدیریتی که  با تأثی از اسناد بالادستی و بهره گیری از آمایش سرزمینی تحول شگرف در آن به وجود بیاورد ! چه در بخش مرکزی و چه بخش نوکنده آن .

شاید کمتر شهری بتوان یافت که هم از نعمت دریا و ساحل برخوردار باشد هم کوه و دشت و هم جنگل ، که هر کدام از آنها فرصت نابی است برای پیشرفت شهر .

از ساحل آن که نسبت به سال های قبل پسرفت کرده ، نه فضای جذاب گردشگر پذیری دارد ، نه آب ساحل آن لایبروبی کامل و درست شده ، نه همت مضاعف جهت عدم استشمام بوی بد لجن زار ساحل آن وجود دارد ، نه بهره گیری جهت جذب گردشگر از مکان ها و ساختمان های پُر قدمت آن ، نه بهره مندی از کوه و جنگل بِکر و زیبای آن ، نه محل جذاب با بهره گیری از مبلمان شهری جهت جذب مسافر ، نه صنعت قابل ذکر جهت اشتغال و عدم بیکاری و نه جذب سرمایه گذار و حفظ آن جهت ارائه پروژه های برون سازمانی

البته که بی انصافی است که زحمات برخی مسئولین لایق را در جهت عمران ، آبادانی و امنیت شهر نادیده بگیریم اما در عموم فاکتورها و شاخص های شهر یا درجا زده شده یا حرکت حداقلی بوده است .

باید بازنگری گردد در انتخاب و مطالبه گری مردم از مسئولین ، چطور می شود که در شورای شهر منتخب مردم ، چند دسته ای ایجاد می گردد ، عضوی از آن شورای 5 نفره توسط ضابط قضایی بازداشت می شود ، شهردار و چندین نفر از پرسنل شهرداری بازداشت می شوند ، مگر نباید اعضای شورای شهر ابتدا خود سالم باشند ، سپس یک شهردار مسلط به امور شهری و سالم انتخاب نمایند و سپس بر سلامت شهرداری نظارت نمایند ؟!

آیا مردم هدف دیگری از انتخاب آنان برای تصدی گری شورای شهرشان داشتنه اند ؟!  

واقعاً مدیریت چیست ؟

هماهنگ کردن علم و هنر ، رهبری و کنترل ، فعالیت‌های دسته‌جمعی برای نیل به هدف‌های مطلوب با حداکثر کارایی .

اسلام در باب مدیریت بیان می دارد :

مدیریت اسلامی ، شیوه ی به‌کارگیری منابع انسانی و امکانات مادی ، برگرفته از آموزه‌های اسلامی برای نیل به اهدافِ متأثر از نظام ارزشی اسلام می‌باشد.

به عبارت دیگر مدیریت اسلامی را چنین می توان تعریف نمود :

"مدیریتی که زمینه رشد انسان به سوی الله را فراهم نماید و مطابق کتاب و سنت و سیره و روش پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و علوم و فنون و تجارب بشری ، برای رسیدن به اهداف یک نظام در ابعاد مختلف ، همانند یک محور و مدار و قطب عمل کند "

و اما شاخص های یک مسئول و مدیر در دین مبین اسلام به قرار زیر است :

  • داشتن ایمان و ارتباط با خداوند
  • داشتن مهر و عطوفت نسبت به مردم
  • داشتن سعه صدر
  • داشتن صبر و شکیبایی در برخورد با مسائل‏
  • داشتن شایستگی و لیاقت در انجام امور
  • ریاست‏طلب و خودکامه نبودن
  • اطاعت نمودن کارگزاران از مدیر در جایگاه حق سنت الهی این گونه است که هر اندازه رابطه‏ میان انسان و خدا اصلاح شود به همان اندازه‏ رابطه انسان با عالَم اصلاح می‏شود
  • تفویض اختیار و مسئولیت‏خواهی ، کنترل و نظارت
  • شور و مشورت با افراد صالح و شایسته
  • وفای به عهد
  • عدم احتجاب و احتراز از فاصله گرفتن از مردم
  • عدم سوء استفاده مدیر و وابستگان از امکانات
  • داشتن روحیه انتقادپذیری
  • برقراری عدالت
  • قضاوت و داوری

طبق بیان امام خمینی(ره) که می فرمایند " انتخابات یک حق و یک تکلیف شرعیست "   و مقام معظم رهبری در همین باب خاطرنشان می کنند که " شرکت در انتخابات یک تکلیف شرعی و متضمن منافع ملی کشور است "   می توان ملاک های انتخاب هایمان را بررسی کنیم ، که تا چه اندازه راهنمایی خدا را در انتخاب های خود دخیل کرده و تا چه اندازه با اهداف صغیر همچون نسبت های فامیلی و آشنایی و کاری ، بومی و غیر بومی ، گرایش هایی سیاسی و ... رأی داده و مطالبه گری کرده یا نکرده ایم ؟بیایید برای اعتلاء و ارتقاء شهر و دیار خود همه مسئولین دولتی و غیر دولتی ، امام جمعه محترم ،  رئیس دادگستری و عموم مردم یک دل و یک صدا پای آبادانی و پیشرفت شهر خود گام نهیم و همچنین در انتخابات های بعدی ملاک را ملاک های والا قرار دهیم تا به آن نقطه مطلوب برسیم  . ان شاء الله

مجتبی لشکربلوکی – کارشناس سیاسی و مدیریت اسلامی