خطبه کامل امام جمعه شهرستان بندرگز

به گزارش کناره در دومین جمعه ماه مبارک رمضان خطبه امام جمعه شهرستان به شرح زیر میباشد.


رمضان و نتایج روزه داری
آیه ی 183 سوره ی بقره :
یا ایّها الّذین آمنوا کُتبَ علیکُم الصّیام کما کُتب علی الّذینَ من قبلکُم لعلّکم تتّقون...صیام و روزه داری در این ماه بر شما واجب شده است. کما اینکه دین دارهای قبل از اسلام هم این نحوه را داشته اند. قالب متفاوت بوده است، اما محتوا همین روزه داری است.
نتیجه: لعلّکم تتقون؛ شاید، امید است که تقوا بورزید.
از نظر قرآن، نتیجه ی یک ماه روزه داری، تقواست.
اما این نتیجه قطعی نیست؛ عده ی زیادی روزه می گیرند و به تقوا می رسند ولی عده ی زیادتری روزه دار هستند اما متقی نمی شوند.
امید به تقوا از نتایج روزه داری است. تقوا یعنی انسان بتواند خودش را از محرمات دور کند؛ پرهیز کند.
برای این مهم، اول باید احساسمان را نسبت به تقوا برای خودمان مشخص کنیم. انسان وقتی کاری انجام می دهد، در صورتی به نتیجه می رسد که به دنبال نتیجه ی کارش باشد!
آیا تمام انسان هایی که روزه می گیرند، واقعاً به دنبال رسیدن به تقوا هستند یا خیر؟
تقوا یک حالت روحی است که در آن شخص از نزدیک شدن به گناه به چند دلیل اجتناب می کند.
اگر من در ماه رمضان حقیقتاً به دنبال نتیجه ی ماه رمضان بوده ام، آیا جزء مهم ترین حاجاتم رسیدن به نتیجه ی ماه رمضان (تقوا) بوده است یا خیر؟! آیا در ماه رمضان تقوا برای من بصورت یک ملکه ای در آمد که در آن روحاً از گناه اجتناب کنم، نه عملاً ؟شرایط ماه رمضان، شرایط خاصی است، شیطان هم در غل و زنجیر است. در نتیجه انسان از محرمات اجتناب می کند و اگر هم حرامی مرتکب شد، حتماً کمتر از سایر ماه ها خواهد بود.
آیا شرایط خاص ماه رمضان این را باعث شد یا حقیقتاً خواسته و حاجت فرد این بود؟؟ * معرفت تقوا
تقوا یک مفهوم بسیار مشهور است در عین اینکه بسیار هم غریب است ! روی زبان همه هست اما کسی خودش را نمی شناسد.
تقوا با برنامه ریزی برای گناه نکردن در یک مدت فرق می کند. تقوا یک قدرت درونی است که باعث می شود انسان ملکه ی اجتناب از محارم الهی را داشته باشد. 

انگیزه ی تقوا
تقوا مجموعه ای از حسنات است. نمی شود کسی بگوید روزه می گیرم، اما نماز نمی خوانم !! این شخص نمی داند که مفهوم روزه برای تقواست و تقوا مجموعه ای از حسنات است ! تفکر عوامانه نسبت به انسان های متقی:
امروزه انسان متقی در نظر عوام یعنی انسان محتاط.
تقوا به معنای احتیاط نیست. شخص متقی، به طور دقیق خوب و بد مسائل را بررسی می کند و بعد با قاطعیت عمل می کند. این شخص در موارد شبهه دار، احتیاط نمی کند؛ اصلاً انجام نمی دهد!
انسان متقی، فراری نیست! انسان فراری با کسی صحبت نمی کند مبادا غیبتی شود! به هیچ کس نزدیک نمی شود. با کسی ارتباط ندارد. منزوی و گوشه گیر است. این انسان فراری است، نه متقی.
از دیدگاه عوام، انسان متقی، یک شخص وسواسی تعریف می شود: کسی که موقع استفاده از هرچیز آنرا از تمام جنبه ها بررسی می کند، زمانی که به مهمانی می رود، در حلال و حرام مال میزبان تجسس می کند! (که رسماً در رساله آمده که این کار حرام است) و ..
این دیدگاه مردم نسبت به شخص متقی است.
تقوا به معنی وسواس نیست. وسوسه، کید شیطان است و انسان وسواسی به جهنم می رود.
مورد دیگر در تفکر عوامانه: متقی،جرأت ارتکاب خطا ندارد!
این شخص، آنقدر ترسو و بزدل است که جرأت انجام کاری را ندارد؛ تقوایش از ترس است.

خانواده و اطرافیانش یک شأنی را برای این شخص قائل شده اند که شخص می ترسد قداست خودش رابشکند!
نتیجه این است که وقتی مردم به این افراد نگاه می کنند، می گویند این زندگی سراپا ترس و معذوریت و سردی، قابل تقلید نیست؛ این یک زندگی نا آرام است که کسی نمی تواند با آن خو بگیرد.
تلقی عوام از متقی و زندگی باتقوا، این است و در نتیجه دیگر تقوا داشتن محبوب نمی شود. تبدیل به یک اجبار یا اضطرار می شود و دیگر مورد علاقه ی مردم نیست. و در نهایت، تقوا یه واژه ی مشهور، اما مطرود می شود.

خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیر المومنین وصل علی محمد و
و قد قال الله المعین فی کتابه المبین
وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا
عرض تسلیت دارم پیشاپیش شهادت امیر المومنین علی بن ابی طالب و رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی امام ره
خداوند در ابتدای سوره فتح به پیامبر نوید پیروزی میدهد و میفرماید به مومنان اطمینان و ارامش دادیم تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید بدانید که انواع سپاهیان زمین و آسمان از ان خداست و خداوند دانا و حکیم است .
خداوند برای تشویق به رعایت تقوی و اهل ایمان بودن که خودم و شما را به رعایت تقوی الهی دعوت میکنم تا در زمره اهل ایمان قرار بگیریم و جایگاهی که خدا برای اهل ایمان ترسیم فرمودنند نصیب ما هم بشود
مومنین و مومنات را بهشتی خواهیم داد که در ان نهرها جاری ایست گناهانشان بخشیده میشود
بالاترین فوز این است که در بهشت خلود دارند و جاودان هستن .
امام علی ع از جمله افرادی است که از این اطمینان و ارامش بهرمند بود در محراب مسجد کوفه بعد از ضربت خوردن بدست اشق الاشقیا فرمود فزت و رب الکعبه
اهل ایمان واهل تقوی در لحظه لحظه عمرشان اطمینان و ارامش دارند
14خرداد سالروز وفات معمارکبیر انقلاب اسلامی در وصیت نامه الهی و سیاسی خود بیان کردنند با دلی ارام و قلبی مطمئن
این ارامش این اطمینان و فوز ثمره ایمان و رعایت تقوی الهی است
یکی از مهمترین فرصت ها برای بدست اوردن تقوی و افزایش ایمان ماه مبارک رمضان خصوصا شبهای قدر است
امام علی ع فرمود فرصت ها چون ابر بهار میگذرد تمر مرالسحاب
پس فرصت های خوب را غنیمت بشمارید
شب قدر شب نزول قران شب در غل و زنجیبر بودن شیطان شب باز بودن دربهای بهشت برای مومنان شب مغفرت شبی که هیچ یک از امت های قبل از این موهبت برخوردار نبودند
غنیمت شماردن به این است که بهترین عبادت در این شب انجام شود
بهترین عبادت

عبادت همراه بینش و تفکر که موجب رشد و تعالی معنوی انسان است .
یکی دیگر از ویزگیهای مومن همچون امام راحل دشمن شناسی است .
یكى از هنرهاى امام، دشمن‌شناسى اوست، چه دشمن درونى كه از آن به‌عنوان «نفس اماره» یاد مى‌كنیم و ایشان در كتاب «اربعین» به تشریح آن پرداخت و راه‌هاى مقابله با آن‌را بازگو كرد و چه دشمن بیرونى كه از آن به‌عنوان استكبار جهانى و طاغوت و نظام سلطه یاد كرده‌اند. هنر امام فرا رفتن از سیطره و هژمونى غرب بود، به تعبیر «سامى زبیده» از اندیشمندان بزرگ مصر، «امام چنان سخن مى‌گفت كه گویى غرب وجود ندارد.»
امام یك استثناء در نظریه و عمل بود و رمز مانایى و پویایى انقلاب امام را باید در ماهیت اندیشه‌هاى جاوید حضرت امام(ره) جستجو كرد، اندیشه‌هایى كه امروزه به‌عنوان یك مكتب جدید قد علم كرده و تعریف جدیدى ازقدرت را در جهان امروز به نمایش گذارده است.
هنر امام به چالش كشیدن نظام هژمونیك مبتنى بر سلطه قدرت‌هاى استكبارى بود. امام دنیاى غرب را از موضع «كنشگرى» به ورطه «واكنش گرى» غلتاند و دركانون مبارزه، ضمن به چالش كشیدن فرهنگ انسان محور و كثرت گراى غرب، از آن فرهنگ و تمدن حاكم، مركز زدایى كرد وشكل بندى جدیدى را ارائه فرمود.

امام(ره) با اندیشه‌اى كه مرزهاى جغرافیایى را درنوردیده بود، دایره تعارض بین اسلام و دنیاى مادى را نه ملى و منطقه اى، بلكه بین‌المللى دانست و فرمود: «اكنون ملت‌هاى جهان بیدار شده‌اند و طولى نخواهد كشید كه این بیدارى‌ها به قیام و نهضت وانقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبر نجات خواهند داد.

 كارزار عظیم: نظام در یك كارزار عظیمى قرار دارد. این‌كه گفتم جاى خودمان را بدانیم، مسأله را بشناسیم، اصل مسأله این است: شما در وسط میدان كارزارید، یك كارزار همه‌جانبه‌ى عظیم؛ این كارزار را باید احساس كنید، طرف مقابل را باید بشناسید و این‌جور، تكلیف همه‌ى ما معیّن مى‌شود.
مهمترین عامل پیروزی در کارزار و جنگ
1- دشمن شناسی
2- باور داشتته باشیم به قدرت خداوند به عنووان قدرت برتر
3- استفاده از ظرفیتها با برنامه ریزی و اقدام مناسب

انتهای پیام/