در این کلیپ یکی دو دقیقه ای که ضجه زدن و التماس این جوان به پلیس را نشان می دهد ، آه از کف هر بیننده ای می رود اما کسی از خود نمی پرسد که قبل از این صحنه چه اتفاقی افتاده و اصلا چرا پلیس اقدام به دستگیری این فرد کرده است ؟

به گزارش کناره ،  پخش کلیپی از دستگیری یک جوان موتورسوار در کردکوی در فضای مجازی باعث شد تا بار دیگر احساسات مردم را نسبت به عملکرد پلیس به قضاوت بکشاند ، قضاوتی که معمولا با تاسی از احساسات قلبی و درصدی کم هم مغرضانه سعی دارد به ساحت قانون چنگ بزند .

در این کلیپ یکی دو دقیقه ای که ضجه زدن و التماس این جوان به پلیس را نشان می دهد ، آه از کف هر بیننده ای می رود اما کسی از خود نمی پرسد که قبل از این صحنه چه اتفاقی افتاده و اصلا چرا پلیس اقدام به دستگیری این فرد کرده است ؟ آیا پلیس بیکار است که هر کسی را بی جهت دستگیر کند و یا دنبال دردسر می گردد ، قطعا اینطور نیست .

اصولا وظیفه پلیس برخورد با بزه و ناهنجاری ها در جامعه است ، عواملی که باعث رنجش جامعه و سلب آسایش مردم می شود و اگر همین مردم کمی آرامش نداشته باشند صدای فریاد آنها در اعتراض به پلیس بلند می شود که این چه وضعی است ؟ هیچکس نمی پذیرد که موتورسواران از داخل پیاده رو حرکت کنند و مزاحم عابرین پیاده شوند و یا تک چرخ بزنند و ...

یک شاهد عینی ماجرا بر خلاف سایر قضاوت کنندگان احساسی این حادثه می گوید : اینها دو نفر بودند یکی راکب موتور و یک نفر هم پشتش که در یکی از پیاده ها روها برای دو دختر ایجاد مزاحمت می کردند اما نمی دانستند پلیس در پی آنهاست و حواسشان نبود که پلیس آنها را تعقیب می کند که با تداوم حرکت زشت آنها بالاخره پلیس وارد معرکه شد و چنین فضایی پیش آمد.

نکته مهمتر مقاومت زیاد و ضجه زدن این فرد بود که انگار فهمیده بود تخلف بزرگی دارد که اگر این موتور به پارکینگ برود دیگر دستش به موتور نمی رسد برای همین از اهرم های مختلفی استفاده کرد تا با تحریک افکار عمومی و احساسات مردمی که هنوز عمق قضیه را نمی دانستند خود را از مخمصه بگریزاند .

البته این قلم قصد ندارد حرکت پلیس و نوع رفتار منتج به دستگیری را به این نحو تایید کند چه اینکه اگر این موتور سوار همان اول خودش را تسلیم پلیس می کرد شاید راحت تر قضیه اش حل می شد .

نکته ای که همه ما به عنوان یک عضو جامعه مدنی باید بپذیریم اینست که در مقابل قانون خاضع باشیم و سرکشی نکنیم ،قانون بد بهتر از بی قانونی است این را همه دنیا می گویند.

اگر پلیس پشت چهارراه و یا در خیابان و هر جایی دستور ایست می دهد وظیفه ما توقف است چرا که او قطعا تخلف یا بی قانونی دیده که ادامه آن منجر به یک حادثه فردی یا اجتماعی می شود و آسایش و نظم جامعه را از بین می برد .

نکته دیگر اینکه برقراری نظم در جامعه ای که انواع بزهکاری های فردی و اجتماعی نظیر سرقت به عنف ، دله دزدی ، کیق قاپی ، مزاحمت برای نوامیس ، مواد مخدر، زمینخواری ، رشوه  و ... وجود دارد قطعا نیازمند کمی خشونت است و اصلا اگر خشونت نباشد هیچ مجرمی خود را تسلیم نمی کند که هیچ جری تر می شود و قلمرو تخلف خود را گسترش داده و نظم عمومی و امنیت روانی جامعه را به هم می ریزد و دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود .

پس هنگامی که صحنه مواجهه پلیس برای دستگیری متخلفی را مشاهده می کنید احساساتی نشوید و بگذارید پلیس به وظیفه قانونی خود عمل کند ، پلیس دلسوز و اجتماعی امروز ما می تواند خیلی راحت از کنار این تخلفات بگذرد ، اما آیا وجدان فردی پلیس و وجدان عمومی جامعه راضی به این کار هست ، آیا اگر نیروی انتظامی کمی در برقراری نظم سهل بگیرد صدای مردم از ناامنی و بی نظمی بلند نمی شود ، پس بیاییم به مشکلات اجتماعی منصفانه تر نگاه کنیم .

منبع:گلستان ما

انتهای پیام /