هماهنگ کننده سازمان عقیدتی سیاسی در استان گلستان و مازندران گفت: چه اصراری هست در جلسه مسئولان اقتصادی که باید به مشکلات معیشتی مردم رسیدگی شود حرفهایی زده شود که با اعتقادات شیعی مردم ناسازگار است.

به گزارش کناره ، حجت الاسلام محمدحسن عبدی هماهنگ کننده سازمان عقیدتی سیاسی در استان گلستان و مازندران در مصاحبه اختصاصی با اقتدار نیوز، به اظهارات هفته گذشته حسن روحانی که گفت: «در کشور ما معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد ، ضمن اینکه پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد می‌دادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد» واکنش نشان داد.

سوال: با توجه به سخنان برخی مسئولین در خصوص قابل نقد بودن معصومین علیهم السلام و با عنایت به مبانی اعتقادی و کلامی شیعه حقیقتا آیا معصومین علیهم السلام قابل نقد هستند؟ و مردم مجاز به عدم قبول نظرات و دیدگاه های معصومین  هستند؟ و آیا این نوع نگاه با اعتقاد به ولایت پذیری امت از پیامبر (ص) و ائمه معصومین منافات ندارد؟

با تشکر، در زمانی زندگی می کنیم که از هر زمان نیاز به وحدت و انسجام و همدلی عمومی بین هموطنان و مسلمانان نیازمند تریم، از این رو طرح برخی مباحث که در این شرایط اقتصادی مزید بر علت هم می شود به نظر صحیح نیست و فضای فکری جامعه را رو به تفرقه و اضطراب حرکت می دهد.

من مساله را با نقل یک روایت تاریخی که در تفسیر قرآن کریم ذیل آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِع»ٍ که در تفسیر المیزان نقل شده توضیح می دهم.

” بعد از آنكه رسول_خدا (ص)، على (ع) را به خلافت نصب كردند، نعمان بن حارث فهرى به نزد رسول خدا (ص) مشرف شد و با گستاخی عرضه داشت : به ما دستور دادى كه به (لا اله الا الله ) اعتراف كنيم و نيز به اينكه تو رسول خدايى شهادت دهيم و دستور دادى جهاد كنيم حج بجاى آوريم، روزه بگيريم، نماز بخوانيم، و ما هم قبول كرديم، آيا به اين مقدار راضى نشدى؟

 تا اينكه اين پسر را به خلافت نصب نموده گفتى: (من كنت مولاه فعلى مولاه) ( در اینجا نعمان دارد نقد می کند پیامبر اسلام (ص) یعنی معصوم را.  در ادامه گفت: حال بگو بدانم حرفی که داری می‌زنی نظر خودت است یا وحی است؟ پیامبر(ص) فرمود: به آن خدايى سوگند كه به جز او معبودى نيست، اين دستور از ناحيه خدا بود.

نعمان بن حارث برگشت، در حالى كه مى گفت: (بار الها اگر اين سخن حق است و از ناحيه تو است پس سنگى از آسمان بر سر ما ببار) همينكه سخنش تمام شد خداى تعالى با سنگى آسمانى بر سرش كوبيد و او را در جا كشت و اين آيه را نازل فرمود: سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. حال از  این آیه و واقعه تاریخی استفاده می شود که با عنایت به عصمت معصومین از خطا و اشتباه  که ” ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی”  نقد پیامبر و معصومین چیزی جز عناد و جهل و خباثت نخواهد بود.

سوال: حالا گیریم نادراً اتفاق افتاده باشد که یک اَعرابی نادان که به مقام قُدسی پیامبر آگاهی نداشته یا از روی غرض و نفاقی که در دل داشته به ساحت ایشان انتقاد کرده باشد،آیا باید رفتار این طیف آدمها را به عنوان الگو در جامعه ولایی مطرح کنیم؟

چه اصراری هست در جلسه مسئولان اقتصادی که باید به مشکلات معیشتی مردم رسیدگی شود حرفهایی زده شود که با اعتقادات شیعی مردم ناسازگار است. بالاتراز این را هم قبلاً کسی گفته بود که حتی ما می توانیم علیه خدا هم راهپیمایی کنیم! اما بالاخره اینجا کشور شیعه است. آیا مومنینی که طبق آیه قرآن اعتقاد داشتند که پیامبر «ما یَنطقُ عنِ الهَوی»  (پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی گوید)؛در برابر او رفتار انتقادی و اعتراضی داشتند؟ مسئول در نظام اسلامی باید با صفای باطن و خلوص نیت کارش برای خدا باشد و خدمات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی که برای مردم انجام می دهد،جامعه را به سمت «فرهنگ انتظار» پیش ببرد نه اینکه پیشاپیش سخن از انتقاد از آن امام معصوم را به میان بیاورد./طوبی گلستان

انتهای پیام/