شهیدمصطفی چمران در ایام حضورش در آمریکا با زنی به نام تامسن آشنا می‌شود که بعدا نامش به پروانه تغییر پیدا می‌کند.

 به گزارش کنــــاره به نقل ازباشگاه خبرنگاران جوان، مصطفی در ایام حضورش در آمریکا با زنی به نام تامسن آشنا می‌شود که بعدا نامش به پروانه تغییر پیدا می‌کند. از تامسن اطلاع زیادی در دست نیست. جز اینکه ازدواج آنها به تاریخ ١٣٤٠ بوده است. مسلمان و صاحب سه فرزند شده است به نام‌های روشن، رحیم و داریوش (در برخی منابع جمال)

یکی از فرزندان چمران در کودکی در استخر خانه پدر همسر مصطفی غرق شد. فرزندان دیگر او اکنون هرکدام در شهری در کناره غربی آمریکا زندگی می‌کنند. فرزندانی که برخلاف پدرشان در زمره دانشمندان و پژوهشگران آمریکا قرار نگرفتند. سایت امام موسی صدر در مطلبی، از یکی از یادداشت‌های سارا، نوه دختری مصطفی، نوشته بود که می‌خواسته بداند پدربزرگش کیست. 

در این یادداشت به این بهانه، به زندگی تامسن و فرزندان چمران پرداخته بود. براساس این یادداشت، پسران چمران در آتش‌نشانی و شرکت صنایع چوب مشغول به کار بودند. نویسنده به نقل از مطالب سارا، دختر روشن، چنین برداشت کرده بود: «نوشته‌های سارا- که پس از جدایی مادر و پدرش با پدرش زندگی می‌کرد- نشان می‌داد که دایی‌ها‌ش حاضر نیستند درباره پدرشان صحبت کنند و با مرگ مادربزرگ راز بزرگی از دسترس او پنهان مانده است».مصطفی با عشق با تامسن ازدواج می‌کند. 

اما ظاهرا عشق مورد انتظار چمران نبوده است. چمران بعد از ماجرای جنگ ١٩٦٧ اسرائیل تصمیم به ترک آمریکا می‌گیرد. تامسن به همراه سه فرزندش هم او را همراهی می‌کنند؛ اما زندگی آنها دوام نمی‌آورد. خودش دراین‌باره می‌گوید: «تا اینکه تصمیم گرفتم از آمریکا خارج شوم به‌ویژه بعد از جنگ ١٩٦٧ بین اعراب و اسرائیل. شاید بدانید که تهمت و افترا و سرشکستگی عرب و اسلام به‌طورکلی به حدی بود که برای من قابل تحمل نبود. بنابراین تصمیم گرفتم آمریکا را ترک کنم».

آن‌طور که همه روایت‌ها قرائت می‌کنند، ظاهرا پروانه اول با مصطفی به مصر و بعد به لبنان می‌رود اما شرایط جنگی لبنان و فعالیت چریکی مصطفی او را وادار می‌کند که به همراه سه فرزندش به آمریکا بازگردد. در سایتی به نام «باز چمران»، مطلبی به نقل از ربابه صدر، خواهر امام‌موسی‌صدر، دراین‌باره آمده است که صحت و سقم آن نیاز به تأیید دارد. 

در این مطلب آمده است: «روزی که چمران خانواده‌اش را به فرودگاه می‌برد، من همراهشان بودم. چمران در تمام طول مسیر گریه می‌کرد. یعنی درنهایت عشقی که به همسر و فرزندانش داشت، آنها را ترک کرد. اما مسئله مبارزه آن‌قدر برایش مهم بود که راضی به این جدایی شد. پس از مدتی همسر چمران تلاش کرد تا وی را وادار کند تا هر از گاهی به دیدن آنها برود، اما چمران گفت دیگر تمام شد». چمران همسر و سه فرزندش را به‌این‌ترتیب ترک می‌کند و تا زمانی که در قید حیات است آنها را نمی‌بیند./ روزنامه شرق

انتهای پیام/

دیدگاه‌ها   

+2 #2 ریحانه 1395-04-22 09:24
چمران، کسی که از استاد سختگیر نمره 22 می گیرد و در جایی دیگر بخاطر کروات نزدن بجای نمره 20 ، 18 می گیرد. چمران کسی نبود که در جایی بماند، انتخاب مهر به فرزندانش در آمریکا با محبت به یتیمان جنوب لبنان ، عشق به امام و تکلیف ، لباس رزم بر تنش پوشاند و ایران. و پیام امام که او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. و اما یک سوال! به آن اندازه که اسم دانشگاه، بزرگراه و سالن آمفی تئاترها و... بنام شهید چمران شد چقدر در تاریکی ها و بیراهه ها از شمع وجود این انسان برای روشنایی راه بهره گرفتیم؟
نقل قول کردن
+1 #1 سلام بر چمران 1395-04-18 13:45
واقعا همانند چمران چقدر پیدا میشه؟جا داره کار های دکتر شهید چمران را تحسین کرد.شاید بعضی ها فکر کنند دل سنگی داشت که دست از زن و بچه هایش کشید اما این دقیقا آیه قرآن است.آفرین آفرین
آیه «آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است» را باید یک در میان میان آیه های قرآن تلاوت کرد.خداوند چمران را برای خودش تربیت کرد.
خدایا ما را نیز همانند چمران ها برای خودت تربیت فرما.الهی آمین
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تازه ترین اخبار