۲۹ فروردین، روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، فرصتی است برای بزرگداشت نقش تاریخی و راهبردی ارتش در حفظ امنیت، تمامیت ارضی و اقتدار ملی ایران. ارتش ایران با ترکیبی از اصالت تاریخی و توانمندی‌های مدرن، همواره به عنوان سدی محکم در برابر هرگونه تهدید، ایثارگری‌های بی بدیلی از خود به نمایش گذاشته است.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ارتش سلطنتی که طی دهه‌های گذشته برای صیانت از رژیم طاغوت آماده شده بود، در اقدامی شگفت انگیز به انقلاب مردم پیوست. این موضوع به مثابه نقطه عطفی در حوادث انقلاب به شمار می‌رفت. بدنه ارتش سراپا مسلحی که سال‌ها تحت نظارت و آموزش هزاران مستشار آمریکایی مانند شمشیری برای این بزنگاه‌ها آبدیده شده بود، به جای رویارویی با مردم برای دفاع از دوگانه استبداد و استکبار، در کنار مردم و انقلابشان ایستاد و این امری باورناپذیر برای شاه و آمریکا بود. امیران عالی رتبه ارتش نیز هنگامی که با مقاومت بدنه ارتش روبه رو شدند، در ۲۲ بهمن ماه مجبور به اعلام بی طرفی شده و از یگان‌های نظامی خواستند به پادگان‌ها برگردند. رهبر معظم انقلاب نقش پر رنگ ارتش در پیروزی انقلاب و صیانت از آن را این گونه توصیف کرده‌اند: «واقعاً یکی از عوامل قدرتمند پیروزی انقلاب، همین پیوستن ارتش به مردم بود؛ اگر این [طور]نمیشد و میان مردم و ارتش درگیری به وجود می‌آمد، فجایعی رخ میداد. خود این پیوستن ارتش که با پیش‌قراولی نیروی هوایی اتّفاق افتاد، موجب این شد که انقلاب بدون آن مشکلات عجیب و سنگین و غیر قابل محاسبه، بتواند پیروز بشود» (۱۳۹۹/۱۱/۱۹).

 

علی رغم این حماسه آفرینی ها، در ماه‌های نخستین انقلاب زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم انحلال ارتش به گوش می‌رسید. عده‌ای به صراحت اعلام می‌کردند که ارتش سازمان طاغوتیست و باید منحل شود.

این دیدگاه عمدتا از سوی دو طیف بیان می‌شد:

الف- گروه‌های چپ گرا و مارکسیستی

گروه‌های چپ نظیر چریک‌های فدایی خلق و حزب توده علیرغم تفاوت‌های نظری و عملی که با یکدیگر داشتند؛ در عین حال به اتفاق ارتش شاهنشاهی را «ارتش امپریالیستی» و ابزار سرکوب رژیم پهلوی می‌دانستند و خواستار انحلال آن و جایگزینی با «ارتش خلق» بودند. برخی از این گروه‌ها در حقیقت تحت تأثیر الگو‌های انقلاب‌های مارکسیستی مانند انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه قرار داشتند که در آن ارتش تزاری منحل شد.

 در تاریخ ۲۵ بهمن‌ماه چریک‌های فدایی خلق بیانیه‌ای صادر کرده و طی آن از دولت موقت خواسته بودند که برنامه‌های مورد نظرشان را فورا به اجرا درآورد. انحلال ارتش یکی از این برنامه‌ها بود. آن‌ها در بیانیه خود گفته بودند: «انحلال مجلسین، ارتش و تمام ارگان‌های حاکمیت رژیم سابق و ایجاد ارتشی که دفاع از دستاورد‌های انقلاب را بر عهده گیرد. این ارتش از طریق تشکیل سازمان‌های مسلح دفاع و مقاومت توده‌ای می‌تواند به وجود آید. همافران، سربازان، درجه‌داران، افسران جزء میهن‌پرستی که صفوف ارتش ضدخلقی را ترک گفته‌اند و در سنگر‌های خونین بر علیه ارتجاع جنگیده‌اند، در آموزش نظامی و سازماندهی نیرو‌های مسلح خلق شرکت خواهند کرد و توسط شورا‌های انتخابی خویش در اداره و رهبری ارتش نقش خواهند داشت». حتی روز یک‌شنبه ۶ اسفندماه ۱۳۵۷ در سرخبر درشت کیهان، به نقل از مسعود رجوی سر دسته گروهک مجاهدین خلق (منافقین) نوشته شده بود: «آقای بازرگان! اگر مسئله ارتش حل نشود، شما مسئول کشتار‌های آینده خواهید بود» و در متن سخنرانی وی هم آمده بود: «این مبرم‌ترین مسئله کنونی ماست، انحلال و تجدید سازمان انقلابی ارتش». این‌ها تنها بخشی از فشار‌های چپ گرا‌ها برای انحلال ارتش بود.

ب- برخی نیرو‌های مذهبی- انقلابی

علاوه بر چپ گرا‌ها و مارکسیست ها، بخشی از نیرو‌های مذهبی و انقلابی مانند شماری از اعضای حزب جمهوری اسلامی یا برخی روحانیون نیز نسبت به وفاداری ارتش به انقلاب تردید داشتند و آن را نهاد وابسته به رژیم سلطنتی می‌پنداشتند.

فشار‌های این افراد برای انحلال تمام یا بخشی از ارتش پس از کودتای نوژه اوج گرفت؛ تا جایی که بحث از ابقا یا انحلال ارتش به صحن مجلس کشیده شد. اما اظهارات این افراد در مجلس در مورد انحلال، با واکنش افرادی مانند شهید چمران وزیر وقت دفاع که هم‌زمان نماینده مجلس نیز بود، روبه‌رو شد. به عنوان نمونه ایشان در پاسخ به برخی از نمایندگان که تقاضا کرده بودند حداقل تیپ مخصوص نوهد منحل شود، گفته بودند: «مسئله‌ی پاک‌سازی که همچنان ادامه دارد مسئله‌ی خطرناکی است، دوست عزیز ما آقای دکتر روحانی مسئله‌ای را مطرح کردند که تیپ «نوهد» را منحل کنید. یکی از مشکلات بزرگ همین‌جاست که تیپی را که بهترین رزمندگان ما هستند منحل کنیم، آنها را بیرون بریزیم، آن‌وقتی این دوازده‌هزارنفری را که بیرون ریختیم اینها چه خواهند کرد؟ کجا خواهند رفت؟ آیا به دشمن می‌پیوندند؟ نمی‌پیوندند؟ با آنها باید چگونه معامله کرد؟ آیا صحیح است که بهترین رزمندگان را دور بریزیم؟ برای اینکه احتمالاً یک‌دهم آنها به دشمن بپیوندند. یا بهتر است آنها را تحت کنترل خود داشته باشیم؟»

این فشار‌ها ادامه داشت تا اینکه امام خمینی (ره) با درایت و دور اندیشی به‌جای انحلال ارتش، سیاست «تصفیه ارتش از عناصر وابسته به رژیم گذشته» و ادغام آن در ساختار انقلابی را در پیش گرفتند. ایشان در پیام نوروزی فروردین ۵۸ ضمن توصیه به ارتش برای پاکسازی افرادی که جنایتکار و در خدمت طاغوت بوده‌اند، به صراحت به ملت ایران اعلام کردند: «ملت ما موظف است که از ارتش- الآن- حمایت بکند. ارتش را تضعیف نکنید. ما احتیاج به ارتش داریم؛ ملت احتیاج به ارتش دارد. ارتش باید از طرف ملت حمایت بشود» (صحیفه امام، ج ۶، ص ۳۹۶). می‌توان گفت دلایل این تصمیم عبارت بود از: 

- نیاز به یک سازمان قوی و منظم برای تولید قدرت و دفاع از کشور در برابر تهدیدات.  

- جلوگیری از هرج‌ومرج‌های امنیتی به وجود آمده پس از انقلاب‌ها

- استفاده از ظرفیت‌های فنی و سازمانی ارتش برای ساخت ایرانِ پس از انقلاب.  

مجموع این دلایل سبب می‌شد امام (ره) با انحلال ارتش مخالفت کرده و در مقابل آن بایستد. در نهایت روز ۲۶ فروردین ماه ۵۸ با هدف تثبیت ارتش، پیام تاریخی امام خمینی (ره) صادر شد. ایشان ۲۹ فروردین را روز ارتش نامیده و مردم را موظف به استقبال از ارتشیان نموده بودند. متن این پیام مهم بدین شرح بود (صحیفه امام، ج ۷، ص ۲۰):

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

۲۶ فروردین ۵۸/ ۱۷ جمادى الاولى ۹۹

ملت شریف و مبارز ایران- وفقهم اللَّه تعالى‏

با اهداى سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پیروزى رساندید و دست خیانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع کردید، لازم است به تذکرات زیر توجه نمایید:

۱- روز چهارشنبه‏ ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام مى‏شود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با سازوبرگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند.

۲- ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.

۳- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى‏شود و نظام را از هم مى‏پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛ چنانچه رؤساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمایند و از دیکتاتورى که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامى باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامى و اطاعت کامل زیردست از ما فوق و رعایت کامل ما فوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.

۴- افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشى را در داخل ارتش یا خارج بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتى دارند یا اطلاع از مجرمیت کسى دارند، روى موازین شرعى و قانونى رسیدگى خواهد شد. دخالت بیجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مى‏شود و مخالف انقلاب اسلامى است.

۵- این قشر از ارتش که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نمودند، اگر خداى نخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره کرده‏اند، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت شریفند، و این جانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و هدایت جوانان فریب‏خورده‏اى را که مى‏خواهند در صفوف مسلمان‌ها تفرقه بیندازند خواستارم، و هوشیارى ملت را در مقابل توطئه‏هاى غیر اسلامى امیدوار؛ و السلام علیکم و رحمة اللَّه.  

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

در ماه‌ها و سال‌های بعد با وجود رشادت‌های ارتش در مبارزه با گروهک‌های مسلح و تجزیه طلب، جنگ تحمیلی، حفاظت از مرز‌های کشور، همراهی با مردم در بحران‌های طبیعی و حضور در صحنه‌های دیگر، نقش بی بدیل ارتش بر همگان آشکار شد. پافشاری حضرت امام (ره) و یاران نزدیک ایشان مانند حضرت آیت الله خامنه‌ای برای حفظ ارتش نیز ناشی از شناخت دقیق از این نهاد مقدس و این ظرفیت‌های عظیم بود. سرلشکر محمد سلیمی با اشاره به حمایت رهبر معظم انقلاب از ارتش در روز‌های آغازین انقلاب، در خاطرات خود پیرامون موضوع انحلال ارتش آورده است: «شورای انقلاب در آن زمان آقای هاشمی را مسئول وزارت کشور و آقا را مسئول وزارت دفاع کرده بود. بنده پس از مشاهده آن جمعیت نزد آقا رفتم و به ایشان گفتم که این جمعیت چنین شعار‌هایی می‌دهند. آیا شما هم طرفدار این جمعیت هستید و می‌خواهید ارتش منحل شود؟ آقا در پاسخ به من فرمودند: من اگر این لباس (لباس روحانیت) در تنم نبود، قطعاً لباس ارتش را می‌پوشیدم».

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

تازه ترین اخبار