به گزارش کناره به نقل از گلستان ما ؛ قطعا انتخاب استاندار یکی از مهمترین چالش های پیش روی جریانات سیاسی پس از انتخابات رییس جمهوری می باشد. در استان گلستان پس از روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی جریان و گروههای سیاسی چپ و به طور شاخص احزاب اصلاح طلب که خود را در پیروزی دکتر روحانی در انتخابات دخیل می دانسته اند شروع به سهم خواهی نمودند.

 اتفاقی که در دوره اول و یا دولت یازدهم مطابق میل آنها چه در سطح کلان کشور و چه در استان گلستان رقم نخورد . با روی کار آمدن دولت دوازدهم این جریان که قافیه را در دوره گذشته به طور کامل باخته بود تمام تلاش خویش را برای تحت فشار قرار دادن دولت ، نمایندگان اصلاح طلب استان خاصه دکتر تربتی نژاد که کاندیدای این جریان در انتخابات نمایندگی مجلس بود و نیز در بحث رای اعتماد وزیر کشور به عنوان نماینده موافق عملکرد مورد قبولی از خود نشان داده بود و در راس همه آنها نماینده محترم ولی فقیه حضرت ایت الله نورمفیدی و فرزند ایشان برای بر کرسی نشاندن نیروهای بومی و مورد نظر خودشان به کار گرفتند.

این جریان در جلسات مختلف و در مجمع احزاب اصلاح طلب چند گزینه از جمله سید سبحان حسینی، یغمور قلی زاده، دکتر میر اکبری، محمد رضا صالحی و ...به عنوان گزینه هایی بومی و توانمند برای سمت استانداری گلستان معرفی کردند (گزینه هایی که برخی از آنها تایید نظام را ندارند و به نوعی مهره سوخته تلقی می گردند) و به بهانه بومی بودن تمام تلاش خویش را برای تحت فشار قرار دادن گروهها و شخصیتهای تاثیر گذار گذاشتند.

 فشار بی سابقه جریانات اصلاح طلب و افرادی چون احمد رائیجی و دکتر کیاموسوی و.. که گاها برخی از نیروهای تازه کار و جوان انها به صورت تند و شدیدالحن نسبت به ایت الله نورمفیدی وارد کردند.

این جریانات با همجمه های بسیار زیاد حاج اقا را وادار به حمایت علنی از گزینه مورد نظرشان کردند و این هجمه ها کار را به جایی رساند که خود ایت الله نورمفیدی هفته گذشته موضع صریح و تندی گرفتند و خودشان را تندروهای اصلاحات جدا دانستند.

 اما در این بین تلاشهایی هم در بین افراد و گروههای دیگر برای رسیدن به کرسی استانداری صورت پذیرفت که شاخص ترین آنها محمود ربیعی و در سطحی پایینتر و سیاستمدارانه تر جناب آقای حاج اصغر طهماسبی بود. که این دونفر نیز نه تنها حمایت قاطع و کامل نماینده ولی فقیه را نتوانستند به دست بیاوردند بلکه به طور گسترده از طرف جریانات اصلاحات مورد هجمه و تخریب قرار گرفتند.

 از طرفی تلاشهای نمایندگان گلستان و نیز عدم توافق و همسویی بین نمایندگان مجلس و نیز شرایط موجود در استان به نظر می رسد وزارت کشور را مجاب به تغییر استاندار فعلی نموده است. در بین نمایندگان اقای قره جه طیار اعلان حمایت رسمی از استاندار فعلی داشتند و در جلسه هفته گذشته مجمع نمایندگان با معاون سیاسی وزارت کشور حضور نداشتند ،

اقای قره خانی به دلیل عدم ارتباط با نیروهای اصلاح طلب استان و جلوگیری از پیدا کردن چالش با انها در اینده مصلحت را بر انتخاب استاندار غیر بومی می دانند. با توجه به پیش گفتار ذکر شده و با توجه به حساسیت های پیش آمده در استان به نظر معقولانه ترین کار و تصمیم در وزارت کشور انتخاب استاندار غیر بومی می باشد مطلبی که عملا توسط اقای هزارجریبی هم تایید می گردد.

 ضمن اینکه تجربه استان در دولتهای نهم و دهم نشان داد که با توجه به تنوع قومیتها و فرهنگها و احزاب و گروههای مختلف گزینه غیر بومی در گلستان با چالشهای کمتری مواجه خواهد بود. موضوعی که در دوره چهارساله استانداری اقای صادقلو به عنوان یک چالش جدی هم مطرح بود.

با توجه به رخدادهای پیش آمده :

1-رفتن استاندار فعلی قطعی به نظر می رسد موضوعی که توسط دو تن از نمایندگان مجلس اقایان نور قلی پور و قر ه جه طیار تایید گردید.

2- قطعا استاندار جدید غیر بومی خواهد بود این موضوع توسط آقای هزارجریبی نماینده تایید و پس از ملاقات با معاون سیاسی وزارت کشور اعلان گردید.

3- البته پیش فرض سوم دیگری هم وجود دارد که باید تا جلسه فردا چهارشنبه 19 مهر هیت دولت منتظر ماند و دید ان است که احتمال ابقای استاندار فعلی تا یکسال دیگر به منظور جلوگیری از تنشهای موجود وجود دارد.

موضوعی که اگر اتفاق بیافتد قطعا شاهد تغییرات گسترده توسط اقای دکتر صادقلو در استان خواهیم بود البته نه باب طبع جریان اصلاحات استان بلکه از منظر شخصی و در چهارچوب جریانات مدیریتی که شاخص ترین انها دو معاون سیاسی و اقتصادی خواهند بود که خود استاندار صراحتا موضوع تغییر معاونین و ... را مطرح کرده است.

4- از بین گزینه های مطرح دوگزینه تا به حال در گمانه زنی ها و جریانات سیاسی به عنوان گزینه هایی نهایی مطرح شده اند:

رازنی استاندار سابق کرمانشاه ( اهل خرم اباد) و سید مناف هاشمی معاون سابق وزارت ورزش ( اهل بهشهر مازندران)

به نظر انتخاب اقای رازانی بعیدتر از اقای سید مناف هاشمی باشد به دلیل تفاوت فرهنگی و عدم شناخت منطقه ایی.از طرفی اقای هاشمی در مجمع نمایندگان مازندران رای دوم را اورد و در دولت و وزارت کشور هم به نظر می رسد جایگاه معقول و مناسبی دارد ضمن اینکه از لحاظ شناخت فرهنگی و منطقه ایی هم نسبت به آقای رازانی برتری محسوسی دارد. گزینه ایی که از لحاظ جریانات فکری معتدل بوده و با خط مشی اقای دکتر روحانی همسو بوده و جزو نیروهای اقای دکتر قالیباف محسوب می گردد.

از برتریهای دیگر ایشان این است که به دلیل ارتباطاتی که با بعضی از نیروهای اصولگرا دارد و نیز اخوی ایشان که در معاونت برنامه ریزی استانداری گلستان مشغول به فعالیت هستند و ارتباط خوبی با نیروهای اصولگرای استان دارند مورد تایید نیروهای اصولگرای استان هم می باشد هرچند اصولگرایان استان بودن استاندار فعلی را بهتر از گزینه های دیگر غیر از مناف هاشمی می دانند.

اما امدن اقای رازانی به نوعی به نفع بعضی از مدیران هم خواهد بود و پیش بینی می گردد با امدن آقای رازانی برخی از مدیران و مخصوصا دو معاون گفته شده شانس ابقا را داشته باشند . مخصوصا آقای ربیعی که سناریوی طراحی شده انتخاب شهردار گرگان را از چند ماه پیش کلید زد تا نهایت بعد از انتخاب استاندار جدید به تواند آن را به سرانجام مطلوبی برای خویش برساند.

نویسنده : محمد جعفر کاظمی نژاد کارشناس مسائل سیاسی استان گلستان

انتهای پیام /